شمارهٔ ۲
فی نعت النبی علیه الصلوة و السلام
ماییم که چون لاله صحرای مدینه
داریم به دل داغ تمنای مدینه
سودای بهشت از سر دانا برود لیک
ممکن نبود رفتن سودای مدینه
هرگز به تماشای بهشتت نکشد دل
گر چشم گشایی به تماشای مدینه
بگشای چو گل گوش که از وحی الهیست
گلبانگ زنان مرغ خوش آوای مدینه
کعبه که بود بادیه پیماش جهانی
خواهد که شود بادیه پیمای مدینه
طوبی که سرافراخته بر ذروه عرش است
شاخیست زنخل چمن آرای مدینه
مرغان اولی اجنحه را نیست نشیمن
جز کنگره سور فلکسای مدینه
نبود گهری در صدف بحر ارادت
پاکیزه تر از گوهر یکتای مدینه
حلوای نبات است ز مصر آمده خرماش
بی زحمت دود آمده حلوای مدینه
خرما چو خوری دانه همی بوس که باشد
تسبیح ملک دانه خرمای مدینه
دیده ست مدینه به مثل شخص جهان را
چون مردم دیده همه ابنای مدینه
پاکرده زسر کن ز مدینه طلب دین
کز سر همه دین آمده تا پای مدینه
از میم مدینه نگر اینک که چگونه
دین است مرتب شده تاهای مدینه
کوثر که شنیدی نبود تشنه دلان را
جز ساغر آب از کف سقای مدینه
شد جای کسی خاک مدینه که نشاید
جز قمه عرش از شرفش جای مدینه
مرغ ازلی لحن که از زمرهة اوست
در رقص ابد صخره صمای مدینه
کالای مدینه چه بود خاک ره او
ملک دو جهان قیمت کالای مدینه
تا خاک مدینه شده دریای وجودش
عقل کل و غواصی دریای مدینه
تا یافته حضرت زنم چشمه جودش
نزهتگه خضر آمده خضرای مدینه
سقف حرم اوست به صد مشعله نور
این گنبد فیروزه به بالای مدینه
آفاق همه منتظر مقدم اویند
و او پردگی مهد معلای مدینه
هر چند که در خاک خراسان شده محبوس
جامی که بود عاشق شیدای مدینه
دارد به خود امید که فردای قیامت
سر بر زند از شقه خارای مدینه
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
فی نعت النبی علیه الصلوة و السلام
هوش مصنوعی: در مدح و توصیف پیامبر اسلام، حضرت محمد (ص)، آمده است که او دارای ویژگیها و صفات برجستهای است که او را از دیگران متمایز میکند. او رحمت برای جهان و الگوی کامل انسانی است. شخصیتش سرشار از اخلاق نیک، صداقت، و مهربانی بوده و آثارش همواره راهنمایی برای بشر به شمار میآید.
ماییم که چون لاله صحرای مدینه
داریم به دل داغ تمنای مدینه
هوش مصنوعی: ما مانند لالهای در دشت مدینه هستیم که در دل خود آرزوی مدینه را با آتش اشتیاق حمل میکنیم.
سودای بهشت از سر دانا برود لیک
ممکن نبود رفتن سودای مدینه
هوش مصنوعی: اگر عقل و دانش آدمی به فکر بهشت باشد، میتواند آن را رها کند، اما امکان ندارد که آرزوی شهر مدینه را به آسانی فراموش کند.
هرگز به تماشای بهشتت نکشد دل
گر چشم گشایی به تماشای مدینه
هوش مصنوعی: هرگز دلت نمیتواند به تماشای بهشت بیفتد، اگر چشمانت به زیباییهای شهر مدینه باز شود.
بگشای چو گل گوش که از وحی الهیست
گلبانگ زنان مرغ خوش آوای مدینه
هوش مصنوعی: گوش خود را مانند گل باز کن، زیرا صدای زیبای پرنده خوشخوان مدینه از وحی الهی سرچشمه میگیرد.
کعبه که بود بادیه پیماش جهانی
خواهد که شود بادیه پیمای مدینه
هوش مصنوعی: کعبه، که در دل بیابان است، راهی را خواهد داشت که جهانی از مسافران بیابانگرد مدینه به سوی آن میروند.
طوبی که سرافراخته بر ذروه عرش است
شاخیست زنخل چمن آرای مدینه
هوش مصنوعی: درآسمان، در بالاترین نقطه عرش، درختی به نام طوبی وجود دارد که شاخ و برگ آن به زیبایی به شکل درختی در باغهای مدینه متصل شده است.
مرغان اولی اجنحه را نیست نشیمن
جز کنگره سور فلکسای مدینه
هوش مصنوعی: پرندههای خوب و متمایز، جایی برای نشستن ندارند جز بر لبههای برجهای بلند شهر.
نبود گهری در صدف بحر ارادت
پاکیزه تر از گوهر یکتای مدینه
هوش مصنوعی: در میان دریای ارادت، هیچ چیزی از گوهر یکتای مدینه خالصتر و ارزشمندتر نیست.
حلوای نبات است ز مصر آمده خرماش
بی زحمت دود آمده حلوای مدینه
هوش مصنوعی: حلوای خوشمزهای که از مصر به اینجا آمده، شبیه خرماست و به آسانی تهیه شده؛ مانند حلوای دیگری که در مدینه وجود دارد.
خرما چو خوری دانه همی بوس که باشد
تسبیح ملک دانه خرمای مدینه
هوش مصنوعی: وقتی خرما میخوری، دانهاش را هم ببوس که مانند تسبیح، دانه خرمای مدینه با ارزش است.
دیده ست مدینه به مثل شخص جهان را
چون مردم دیده همه ابنای مدینه
هوش مصنوعی: چشم مدینه را به خاطر میآورد که مانند یک انسان به جهان نگاه میکند، زیرا تمام افراد مدینه را همانند دیگر مردم مشاهده میکند.
پاکرده زسر کن ز مدینه طلب دین
کز سر همه دین آمده تا پای مدینه
هوش مصنوعی: از سر خود پاک کن و به دنبال دین بگرد، زیرا همهٔ اصول دین از ابتدا تا انتهای آن در مدینه جمع شده است.
از میم مدینه نگر اینک که چگونه
دین است مرتب شده تاهای مدینه
هوش مصنوعی: بنگر که چگونه دین در مدینه سامان یافته و آراسته شده است.
کوثر که شنیدی نبود تشنه دلان را
جز ساغر آب از کف سقای مدینه
هوش مصنوعی: کوثر که گفته میشود، برای دلهای تشنه چیزی جز می و آب از دست ساقی مدینه نیست.
شد جای کسی خاک مدینه که نشاید
جز قمه عرش از شرفش جای مدینه
هوش مصنوعی: در مدینه جایی برای کسی فراهم شد که شایستهاش تنها بالاترین مقام و منزلت است، و هیچ چیز دیگری لیاقت او را نخواهد داشت.
مرغ ازلی لحن که از زمرهة اوست
در رقص ابد صخره صمای مدینه
هوش مصنوعی: پرندهای که از ابتدا آوازش متعلق به اوست، در رقص ابدی خود بر سنگهای شهر میرقصد.
کالای مدینه چه بود خاک ره او
ملک دو جهان قیمت کالای مدینه
هوش مصنوعی: کالای مدینه، که به خاک پای او اشاره دارد، ارزانتر از هر چیز دیگری است. ارزش این خاک، به قدری بالا است که دو جهان را در برابر آن، ناچیز میسازد.
تا خاک مدینه شده دریای وجودش
عقل کل و غواصی دریای مدینه
هوش مصنوعی: خاک مدینه به قدری پرمایه است که مانند دریایی از وجود و دانایی به شمار میآید، و در آن عقل کل به عنوان غواص میتواند به عمق معانی و حکمتهای نهفته در آن نفوذ کند.
تا یافته حضرت زنم چشمه جودش
نزهتگه خضر آمده خضرای مدینه
هوش مصنوعی: تا وقتی که به مقام و لطف او دست پیدا کنم، چشمه بخشش او مانند باغی زیبا و سرسبز در شهر مدینه است.
سقف حرم اوست به صد مشعله نور
این گنبد فیروزه به بالای مدینه
هوش مصنوعی: سقف حرم او با صدها شعله روشن است و این گنبد فیروزهای در بالای شهر مدینه قرار دارد.
آفاق همه منتظر مقدم اویند
و او پردگی مهد معلای مدینه
هوش مصنوعی: همه جا آماده و منتظر ظهور او هستند و او در جایگاه مقدس و آرامشبخش شهر مدینه قرار دارد.
هر چند که در خاک خراسان شده محبوس
جامی که بود عاشق شیدای مدینه
هوش مصنوعی: هرچند که در خاک خراسان به بند افتاده، ولی جامی که عاشق و شیفته مدینه بود، هنوز آزاد و معشوق است.
دارد به خود امید که فردای قیامت
سر بر زند از شقه خارای مدینه
هوش مصنوعی: شخصی به خود امیدوار است که در روز قیامت از درختی که در مدینه وجود دارد، به طور ناگهانی سر برآورد.