گنجور

شمارهٔ ۱

فی توحید الباری عز اسمه

درین صحیفه چو آغاز کردم املا را
گرفتم از همه اولیٰ ثنای مولیٰ را
زهر چه هست طریق ثنای او اولیٖ ست
به پای صدق سپردم طریق اولیٰ را
مقدری که به صنع بدیع خود پوشید
لباس حسن عبارت عروس معنی را
چو خوان نهاد به خلوت‌سرای جود نشاند
به صدر مجلس فطرت عقول اولیٰ را
نشان ز جلوهٔ خود داد در مجالی کون
چو در کشید به قید صور هیولا را
اگر شراره قهرش رسد به سدره کند
درخت میوه زقوم شاخ طوبی را
وگر شمامهٔ لطفش نفس زنده سازد
ریاض خلد شقاوتسرای عقبی را
پی هدایت فرعونیان ظلمت رو
به نور خویش قوی داشت دست موسی را
نمود فضل تجرد به خاکیان روشن
به آفتاب چو همسایه ساخت عیسی را
به سر حکمت او کس نمی رسد ور نی
زمرد از چه کند کور چشم افعی را
وگر نه نور وی از روی نیکوان پیداست
چراغ دیده مجنون که ساخت لیلی را
برای دایره گل به باغ بی پرگار
دهد به نامیه هر سال طبع مانی را
زنار لاله و نور شکوفه تازه کند
به جلوه گاه چمن شیوه تجلی را
به پیش مسند گل گوشه ریاحین است
به بلبلان دهد انشاد شعر و انشا را
خرد ز کنه کمالش به ذره ای نرسید
بلی چه بهره ز خورشید چشم اعمی را
اگر ز دفتر توحید بایدت حرفی
درآ به مکتب طفلان بخوان الف با را
بت است هر چه بود بعد وحدتش یعنی
پس از الف که رقم کرده اند با تارا
به سنگ لا بشکن جام عزت همه را
بدین شکست مکن خاص لات و عزی را
بزرگوار خدایا به آن ستوده که کرد
به جنب هستی تو طی بساط دعوی را
ز بس که بردل او ریخت حب ذاتی تو
زهم نکرد جدا طعم خوف و بشری را
که روی خاطر جامی چنان سوی خود دار
که پشت پای زند حظ دین و دنیا را
مبر ز سلک رفیقان اسفلش بیرون
نکرده قبله همت رفیق اعلی را

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

فی توحید الباری عز اسمه
هوش مصنوعی: در راستی وحدت خداوند که نامش با عظمت است، هیچ چیزی شبیه او نیست و او یگانه است.
درین صحیفه چو آغاز کردم املا را
گرفتم از همه اولیٰ ثنای مولیٰ را
هوش مصنوعی: در این نوشته، زمانی که شروع به نگارش کردم، ابتدا از همه چیز، ستایش خدای بزرگ را برمی‌گزینم.
زهر چه هست طریق ثنای او اولیٖ ست
به پای صدق سپردم طریق اولیٰ را
هوش مصنوعی: هر چیزی که وجود دارد، راه ستایش او بهترین و شایسته‌ترین راه است، و من با صداقت این مسیر برتر را انتخاب کرده‌ام.
مقدری که به صنع بدیع خود پوشید
لباس حسن عبارت عروس معنی را
هوش مصنوعی: به اندازه‌ای که زیبایی‌های بی‌نظیر خود را در زیبایی‌های معنوی پوشانده است، جلوه‌ای مانند عروس به معنا می‌بخشد.
چو خوان نهاد به خلوت‌سرای جود نشاند
به صدر مجلس فطرت عقول اولیٰ را
هوش مصنوعی: وقتی که سفره را در خانه‌ی مهربانی پهن کردند، عقل‌های برتر را در صدر مجلس قرار دادند.
نشان ز جلوهٔ خود داد در مجالی کون
چو در کشید به قید صور هیولا را
هوش مصنوعی: در زمانی که موجودات به وجود آمدند، جلوه‌ای از زیبایی خود را نشان داد و با این کار، هر چیزی را به شکل خاصی درآورد.
اگر شراره قهرش رسد به سدره کند
درخت میوه زقوم شاخ طوبی را
هوش مصنوعی: اگر خشم و غضب او به اوج خود برسد، درخت طوبی را به شدت تحت تاثیر قرار داده و میوه‌های زقوم از آن میوه خواهند داد.
وگر شمامهٔ لطفش نفس زنده سازد
ریاض خلد شقاوتسرای عقبی را
هوش مصنوعی: اگر عطر و لطف او دمی بر ما بوزد، باغ‌های بهشت هم به زندگی می‌آیند و خانهٔ بدبختی در آخرت را فراموش می‌کنند.
پی هدایت فرعونیان ظلمت رو
به نور خویش قوی داشت دست موسی را
هوش مصنوعی: مردم فرعونی برای یافتن راه درست و هدایت، با تاریکی رو به رو بودند و موسی به عنوان راهنما، قدرت و توان خود را به کار گرفت تا آن‌ها را به سمت نور و روشنایی هدایت کند.
نمود فضل تجرد به خاکیان روشن
به آفتاب چو همسایه ساخت عیسی را
هوش مصنوعی: فضل و بزرگی تجرد، که از عالم بالا برخاسته و به دنیای خاکیان می‌تابد، مانند خورشیدی است که نورش را به همسایه‌ای چون عیسی بخشیده و او را روشن و نمایان ساخته است.
به سر حکمت او کس نمی رسد ور نی
زمرد از چه کند کور چشم افعی را
هوش مصنوعی: هیچ کس به عمق حکمت او دسترسی پیدا نمی‌کند، حتی اگر زامرد هم باشد، چراکه نمی‌تواند علت کوری چشم افعی را درک کند.
وگر نه نور وی از روی نیکوان پیداست
چراغ دیده مجنون که ساخت لیلی را
هوش مصنوعی: اگر نور او از چهره نیکان نمایان نیست، پس چرا مجنون، چشمانش را به خاطر لیلی روشن کرده است؟
برای دایره گل به باغ بی پرگار
دهد به نامیه هر سال طبع مانی را
هوش مصنوعی: هر سال به مانند یک باغ پرگل، بی‌نیاز از ابزار و نقشه، طبع و ذوق خود را برای خلق آثار هنری و زیبایی بیان می‌کند.
زنار لاله و نور شکوفه تازه کند
به جلوه گاه چمن شیوه تجلی را
هوش مصنوعی: گل‌لاله و نور شکوفه، جلوه‌ای زیبا از خود را در چمن به نمایش می‌گذارند و زیبایی زندگی را تجلی می‌بخشند.
به پیش مسند گل گوشه ریاحین است
به بلبلان دهد انشاد شعر و انشا را
هوش مصنوعی: در نزدیک جایگاه گل، گوشه‌ای از گل‌ها وجود دارد که بلبلان را به سرودن شعر و داستان‌گویی ترغیب می‌کند.
خرد ز کنه کمالش به ذره ای نرسید
بلی چه بهره ز خورشید چشم اعمی را
هوش مصنوعی: درک عمیق و کامل از کمال واقعی چیزها برای خرد انسانی ممکن نیست، مانند اینکه فرد نابینایی نمی‌تواند نوری که از خورشید می‌آید را ببیند و از آن بهره‌مند شود.
اگر ز دفتر توحید بایدت حرفی
درآ به مکتب طفلان بخوان الف با را
هوش مصنوعی: اگر می‌خواهی درباره وحدت و خداشناسی صحبت کنی، بهتر است به زبان ساده و قابل فهم برای کودکان آغاز کنی و از الفبا و الفاظ ابتدایی استفاده کنی.
بت است هر چه بود بعد وحدتش یعنی
پس از الف که رقم کرده اند با تارا
هوش مصنوعی: هر چیزی که بعد از اتحاد و یکی شدن به وجود آمده، بت و مجسمه‌ای است که تنها در سایه الف و تارا شکل گرفته است.
به سنگ لا بشکن جام عزت همه را
بدین شکست مکن خاص لات و عزی را
هوش مصنوعی: به جلال و عظمت خودت آسیب نزن و نگذار دیگران نیز با شکستن این مقام، حرمت تو را زیر سوال ببرند، مخصوصاً برای افراد خاص.
بزرگوار خدایا به آن ستوده که کرد
به جنب هستی تو طی بساط دعوی را
هوش مصنوعی: ای بزرگوار، خدایا! به آن کسی که ستایش شده است، که به خاطر او، تو پرده‌های دعوی و ادعا را از دنیا کنار زدی.
ز بس که بردل او ریخت حب ذاتی تو
زهم نکرد جدا طعم خوف و بشری را
هوش مصنوعی: به خاطر عشق عمیقی که به تو دارد، آن شخص هرگز نتوانسته احساس ترس و انسانی بودن را از هم جدا کند.
که روی خاطر جامی چنان سوی خود دار
که پشت پای زند حظ دین و دنیا را
هوش مصنوعی: با لبخندی زیبا و دل‌ربا، به خود جذب کن که طوری باشد که تمام خوشبختی‌های دنیا و دین را پشت سر بگذاری و از آن‌ها لذت ببری.
مبر ز سلک رفیقان اسفلش بیرون
نکرده قبله همت رفیق اعلی را
هوش مصنوعی: از جمع دوستان مادام که از مسیر و نگرش آنان خارج نشده‌ای، هرگز به هدف والا و دوستان برتر دست نخواهی یافت.