شمارهٔ ۱۵
چیست آن شاهد سفید عذار
رو برهنه روان به هر بازار
بس که بر وی رسیده کوب ز دهر
مانده بر پشت و روی او آثار
صورت اوبافضل الاشکال
می رباید دل از صغار و کبار
اختر روشن است لیک او را
بخل ثابت کند کرم سیار
چون منافق دورو ولی ز اسلام
رکن اول نوشته بر رخسار
کاسبان را وصال او آسان
ممسکان را فراق او دشوار
بهر اندوه دیدگان آرد
مایه عشرت از خم خمار
سوی هجران رسیدگان آید
به تلطف گرفته دامن یار
در نداده ست بی میانجی او
هیچ معشوقه تن به بوس و کنار
چون گرانی کندهنر گیرند
سبکی عیب باشد از وی و عار
داغها بی شمار آید ازو
برتن مدخلان به روز شمار
اصل او سیم ناب و چون سیماب
نیستش در کف جواد قرار
پختگان گرچه خام خوانندش
هست ازو پخته مفلسان را کار
هست تا غایتی عزیز که نیست
جز به چشم بلند همت خوار
سال و مه در تردد اودزد
روز و شب در کمین او طرار
نام او نکته پریشان است
لیک جمعیت آورد بسیار
آمد امسالم آنقدر ز عراق
که کف جود شاه جم مقدار
گر کند سال دیگرش تضعیف
عدد آن رسد به بیست هزار
شاه یعقوب بن حسن که گرفت
جود را طبع او چو عدل شعار
جود او فیض لطف را منبع
عدل او قصر ملک را معمار
تا بود در محاورات عرب
نام شب لیل و نام روز نهار
شب او همچو روز روشن باد
روز اعداش تیره چون شب تار
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
چیست آن شاهد سفید عذار
رو برهنه روان به هر بازار
هوش مصنوعی: در هر بازار، دختری با چهرهای روشن و زیبا در حال حرکت است که بدون پوشش خاصی خود را نمایان کرده است.
بس که بر وی رسیده کوب ز دهر
مانده بر پشت و روی او آثار
هوش مصنوعی: بسیار زمان بر او گذشته و مشکلات زندگی بر چهره و اندامش نشانهها و آثار سختیها را به جا گذاشته است.
صورت اوبافضل الاشکال
می رباید دل از صغار و کبار
هوش مصنوعی: چهره او به قدری زیبا و بینظیر است که هم دل بزرگترها و هم کوچکترها را میرباید.
اختر روشن است لیک او را
بخل ثابت کند کرم سیار
هوش مصنوعی: یک ستاره درخشان وجود دارد، اما بخل آن را به انزوا میکشاند و نمیگذارد که به درستی بدرخشد.
چون منافق دورو ولی ز اسلام
رکن اول نوشته بر رخسار
هوش مصنوعی: منافقان با چهرهای دوگانه، همچون کسانی هستند که پایههای اسلام را بر چهره خود نوشتهاند، اما در واقعیت به آن پایبند نیستند.
کاسبان را وصال او آسان
ممسکان را فراق او دشوار
هوش مصنوعی: کسانی که به راحتی به محبوب میرسند، در مقابل کسانی که از او دور میافتند، بسیار دشوار است.
بهر اندوه دیدگان آرد
مایه عشرت از خم خمار
هوش مصنوعی: به خاطر غم و اندوهی که در چشمانم هست، به من شادی و سرزندگی را از میخانه هدیه میدهد.
سوی هجران رسیدگان آید
به تلطف گرفته دامن یار
هوش مصنوعی: کسی که به دوری از معشوق رسیده است، به نرمی و محبت دامن یار را میگیرد.
در نداده ست بی میانجی او
هیچ معشوقه تن به بوس و کنار
هوش مصنوعی: اگر کسی به عشق و نزدیکی معشوقش نرسیده باشد، بدون واسطه و میانجی، هیچ معشوقی تن به بوسه و نزدیکی نمیدهد.
چون گرانی کندهنر گیرند
سبکی عیب باشد از وی و عار
هوش مصنوعی: وقتی کسی در هنر خود پیشرفت کند و به درجهای بالا برسد، اگر به خاطر این موفقیت خود را سبک و بیارزش بداند، این نشان از عیب و عار در شخصیت اوست.
داغها بی شمار آید ازو
برتن مدخلان به روز شمار
هوش مصنوعی: دردها و زخمهای زیادی بر تن کسانی که وارد میشوند، در طول روز به وجود میآید.
اصل او سیم ناب و چون سیماب
نیستش در کف جواد قرار
هوش مصنوعی: او به معنای اصلی و واقعیاش همچون نقره خالص میشود، اما به مانند جیوه در دستان سوارکار قرار نمیگیرد.
پختگان گرچه خام خوانندش
هست ازو پخته مفلسان را کار
هوش مصنوعی: پختهها اگرچه او را خام بدانند، اما از او به افراد بیچاره و بیپول کمک میرسد.
هست تا غایتی عزیز که نیست
جز به چشم بلند همت خوار
هوش مصنوعی: هر چیزی تا زمانی ارزشمند است که به چشم انسانهای بزرگ و با روحیهی بلند، ارزش داشته باشد. در غیر این صورت، آن چیز هیچ اهمیتی نخواهد داشت.
سال و مه در تردد اودزد
روز و شب در کمین او طرار
هوش مصنوعی: سال و ماه دائما در حال حرکت هستند و روز و شب همواره در انتظار او هستند.
نام او نکته پریشان است
لیک جمعیت آورد بسیار
هوش مصنوعی: نام او به گونهای ناهماهنگ و پراکنده به نظر میرسد، اما با این حال، توانسته است جمعیتی بزرگ را به خود جذب کند.
آمد امسالم آنقدر ز عراق
که کف جود شاه جم مقدار
هوش مصنوعی: سال نیکو و پربار از دیاری به نام عراق به ما رسیده است که بخشندگی و مهربانی آن همچون سرای جمشید بسیار عظیم و فراوان است.
گر کند سال دیگرش تضعیف
عدد آن رسد به بیست هزار
هوش مصنوعی: اگر سال آینده توان او کاهش یابد، این عدد به بیست هزار خواهد رسید.
شاه یعقوب بن حسن که گرفت
جود را طبع او چو عدل شعار
هوش مصنوعی: شاه یعقوب بن حسن به خاطر سخاوتش مشهور بود و روحیهاش به اندازه عدل و انصاف برجسته بود.
جود او فیض لطف را منبع
عدل او قصر ملک را معمار
هوش مصنوعی: مهربانی او منبع همه نعمتهاست و عدل او پایه و اساس حکومت را بنا میکند.
تا بود در محاورات عرب
نام شب لیل و نام روز نهار
هوش مصنوعی: تا زمانی که در مکالمات عربی صحبت میشود، نام شب "لیل" و نام روز "نهار" است.
شب او همچو روز روشن باد
روز اعداش تیره چون شب تار
هوش مصنوعی: شبی که او در آن حضور دارد، باید چون روز روشن باشد و روزی که دشمنی و قضاوت در آن پیش میآید، باید تاریک و ناپسند باشد.