گنجور

شمارهٔ ۸

عالم از مردم پر است اما نباشد در میان
فارق ایشان ز گاو و خر بجز گوش و دمی
کرد دانا وضع آیینه که چون آن را گهی
پیش روی خود نهد آید به چشمش مردمی

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

عالم از مردم پر است اما نباشد در میان
فارق ایشان ز گاو و خر بجز گوش و دمی
هوش مصنوعی: در میان مردم، افرادی هستند که به نظر می‌رسد تنها در ظاهر خود را انسان نشان می‌دهند و از نظر فکر و درک، تفاوتی با حیوانات ندارند. این افراد فقط به حس شنوایی و تنفس خود اکتفا کرده‌اند و از عمق وجود انسانی خود غافل‌اند.
کرد دانا وضع آیینه که چون آن را گهی
پیش روی خود نهد آید به چشمش مردمی
هوش مصنوعی: عالم آگاه می‌داند که وقتی آینه را جلوی خود قرار دهد، چهره‌ی مردم را در آن می‌بیند.