گنجور

شمارهٔ ۳۵

کرد تهمت حاسدی کز شهر یاران کهن
می رود جامی ز بس آزارهای نو به نو
بخردی گفتا چو نقد عمر خود یعنی سخن
می گذارد پیش ما هر جا که خواهد گو برو
چون ز کنجد روغن صافی تمام آمد برون
طبع گاوان است با کنجاره دل کردن گرو

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

کرد تهمت حاسدی کز شهر یاران کهن
می رود جامی ز بس آزارهای نو به نو
هوش مصنوعی: حسودانی با بدگویی، کسی را که از شهر دوستان قدیمی می‌رود، مورد آزار قرار می‌دهند و به او به خاطر آسیب‌های مکرر تهمت می‌زنند.
بخردی گفتا چو نقد عمر خود یعنی سخن
می گذارد پیش ما هر جا که خواهد گو برو
هوش مصنوعی: عقل و دانش به ما می‌گوید که عمرمان ارزشی چون یک سرمایه دارد. پس باید در هر جا و هر زمانی آن را به درستی خرج کنیم و از آن به خوبی استفاده کنیم. اگر کسی بخواهد نادانسته و بدون فکر وقت خود را هدر دهد، بهتر است این کار را انجام ندهد.
چون ز کنجد روغن صافی تمام آمد برون
طبع گاوان است با کنجاره دل کردن گرو
هوش مصنوعی: زمانی که روغن خالص از دانه‌های کنجد استخراج می‌شود، طبیعت گاوها است که در کنار مایع روغن، به دانه‌های کنجد توجه کنند و آنها را به عنوان گرو و در امان نگه دارند.