گنجور

شمارهٔ ۳۱

پیری دیدم خمیده قامت
دنبال جنازه جوانی
با او به زبان حال می گفت
گریان گریان به هر زبانی
رفتی تو چو تیر و من بماندم
در قبضه دهر چون کمانی

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

پیری دیدم خمیده قامت
دنبال جنازه جوانی
هوش مصنوعی: در صحنه‌ای، پیرمردی را دیدم که قامتش خمیده شده و در حال دنبال کردن مراسم تشییع جنازه یک جوان است.
با او به زبان حال می گفت
گریان گریان به هر زبانی
هوش مصنوعی: او بدون کلمات تنها با اشک‌هایش و احساساتش با او صحبت می‌کرد و نشان می‌داد که چقدر ناراحت است.
رفتی تو چو تیر و من بماندم
در قبضه دهر چون کمانی
هوش مصنوعی: تو رفتی مانند تیر، و من در چنگال زمان مانند کمان مانده‌ام.