گنجور

شمارهٔ ۲۶

به یک لطیفه فرستاد ابره جامه
برایم آن که بود خلعت کرم به برش
نشسته منتظرم تا خدا برانگیزد
لطیفه دگر از غیب بهر آسترش

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

به یک لطیفه فرستاد ابره جامه
برایم آن که بود خلعت کرم به برش
هوش مصنوعی: ابر به من یک لباس لطیف و زیبا فرستاد، همان کسی که خود پوشیده در لباس کرم و عطوفت است.
نشسته منتظرم تا خدا برانگیزد
لطیفه دگر از غیب بهر آسترش
هوش مصنوعی: من در انتظار نشسته‌ام تا خداوند از عالم غیب لطیفه‌ای جدید برای پوشش و زیبایی‌ام شگفت‌انگیز بیاورد.