شمارهٔ ۶۹
منم که دعوی عشق تو رسم و راه من است
گواه صدق درین دعوی اشک و آه من است
حریم دیر مغان را گرفته خانقهم
خم شراب کهن پیر خانقاه من است
گرم ز مهر تو مانع نگشت موی سفید
عذار تو به خط سبز عذرخواه من است
خوش آنکه سرخوشت از دور دیدم و گفتم
اگر غلط نکنم سرو کج کلاه من است
مرا ز سایه دیوار خویش دور مکن
کز آفتاب حوادث همین پناه من است
مرا چه غم که جهان را سپاه غم گیرد
چو عشقت از همه غمها گریزگاه من است
چه مرد عشق توبودم اگر به تیغ جفا
بریخت غمزه تو خون من، گناه من است
چو از صفای ارادت زنم به عشق تو دم
ضمیر پاک و دل روشنت گواه من است
ز بوستان لطایف چو جامی آن چمنم
که وصف عارض و خطت گل وگیاه من است
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
منم که دعوی عشق تو رسم و راه من است
گواه صدق درین دعوی اشک و آه من است
هوش مصنوعی: من ادعای عشق تو را دارم و این ادعا بر اساس تجربههایم است. اشکها و آههایم بهترین گواه بر صداقتم در این عشق هستند.
حریم دیر مغان را گرفته خانقهم
خم شراب کهن پیر خانقاه من است
هوش مصنوعی: مکانی که مختص عبادت و درویشی است، به پایگاهی تبدیل شده که در آن، باده قدیمی و نامین پیرمغان به من تقدیم میشود.
گرم ز مهر تو مانع نگشت موی سفید
عذار تو به خط سبز عذرخواه من است
هوش مصنوعی: محبت و گرمی که از تو دریافت کردهام، باعث نشده تا سفیدی موهای من از زیبایی و طراوت چهرهات بکاهد. این موها خواستهاند تا به رنگ سبز بیفتند و به نوعی از من عذرخواهی کنند.
خوش آنکه سرخوشت از دور دیدم و گفتم
اگر غلط نکنم سرو کج کلاه من است
هوش مصنوعی: خوشحالم که از دور چهره زیبا و سبز آن بانو را دیدم و با خودم گفتم، اگر اشتباه نکرده باشم، او همان سرو کجکلاه محبوب من است.
مرا ز سایه دیوار خویش دور مکن
کز آفتاب حوادث همین پناه من است
هوش مصنوعی: من را از سایه دیوار خود دور نکن، زیرا همین سایه از آفتاب مشکلات و سختیها پناهی برای من به حساب میآید.
مرا چه غم که جهان را سپاه غم گیرد
چو عشقت از همه غمها گریزگاه من است
هوش مصنوعی: من چه غمی دارم وقتی دنیا پر از مشکلات است، زیرا عشق تو برای من پناهگاهی است که از همه این غمها دورم میکند.
چه مرد عشق توبودم اگر به تیغ جفا
بریخت غمزه تو خون من، گناه من است
هوش مصنوعی: من چه عاشق صادقی بودم اگر عشق تو بر من زخم نمیزد و از غمزهات خون نمیریخت. اما این درد و رنج ناشی از عشق تو، تقصیر خودم است.
چو از صفای ارادت زنم به عشق تو دم
ضمیر پاک و دل روشنت گواه من است
هوش مصنوعی: وقتی از اخلاص و محبت به تو صحبت میکنم، دل پاک و روشن من، دلیل و نشانهای بر این محبت است.
ز بوستان لطایف چو جامی آن چمنم
که وصف عارض و خطت گل وگیاه من است
هوش مصنوعی: از باغ پر از زیباییها، من مانند جامی هستم که زیباییها و ویژگیهای چهره و خط تو در من تجلی یافته است.