گنجور

شمارهٔ ۶۵

راهت از دیده رفتنم هوس است
سر به راه تو خفتنم هوس است
هر شبی بر خیال مقدم تو
خانه دیده رفتنم هوس است
نیست سر دلم بجز هوست
لیکن این سر نهفتنم هوس است
خواهمت از لطیفه لب خندان
لعل سیراب سفتنم هوس است
بی جمالت چو غنچه تنگدلم
با تو چون گل شکفتنم هوس است
ناسزایم مکن حواله به کس
کز زبانت شنفتنم هوس است
هست در حال خویش جامی لال
حال او با تو گفتنم هوس است

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

راهت از دیده رفتنم هوس است
سر به راه تو خفتنم هوس است
هوش مصنوعی: اگر از تو دور شوم، تنها یک آرزو برایم می‌ماند و آن خوابیدن در مسیر توست.
هر شبی بر خیال مقدم تو
خانه دیده رفتنم هوس است
هوش مصنوعی: هر شب وقتی به خواب می‌روم، آرزوی دیدن تو به ذهنم می‌آید و خیال تو در دلم نقش می‌بندد.
نیست سر دلم بجز هوست
لیکن این سر نهفتنم هوس است
هوش مصنوعی: در دل من تنها تو را می‌خواهم، اما این خواسته نهفته در دلم، به نوعی وسوسه است.
خواهمت از لطیفه لب خندان
لعل سیراب سفتنم هوس است
هوش مصنوعی: من به خاطر لب‌های خندان و دل‌انگیز تو، که مانند لعل (سنگ قیمتی) زیبا و دل‌نواز هستند، به شدت متمایل و مشتاق به تو شده‌ام.
بی جمالت چو غنچه تنگدلم
با تو چون گل شکفتنم هوس است
هوش مصنوعی: بدون زیبایی تو، دل مضطربم مانند غنچه‌ای است و آرزوی من این است که با تو مانند گلی شکوفا شوم.
ناسزایم مکن حواله به کس
کز زبانت شنفتنم هوس است
هوش مصنوعی: به من ناسزا نگو و به دیگران حواله نده، زیرا من این سخن را از زبان تو می‌شنوم و به آن علاقه‌مندم.
هست در حال خویش جامی لال
حال او با تو گفتنم هوس است
هوش مصنوعی: در حال حاضر، او حالت خود را در یک جام ساکت تجربه می‌کند و برای من، گفتن حال او به تو، فقط یک آرزو است.