گنجور

شمارهٔ ۵۲

کهن رواق فلک منزل اقامت نیست
حریم کجروشان جای استقامت نیست
نشسته شاد به بزم طرب بدان ماند
که خواجه معتقد نشئه قیامت نیست
به شیخ شهر شو ای سالک کرامتجوی
که رند مصطبه را طاقت کرامت نیست
ز غیر باده پرستی دلا پشیمان باش
که توبه پیش محقق بجز ندامت نیست
به حکم عقل بود عاشقی جنایت لیک
جنایتی که در او بر کسی غرامت نیست
بود علامت عرفان ز اعتراض اعراض
نه عارف است مقلد کش این علامت نیست
به چارسوی ملامت قدم منه جامی
که مأمنی بهت از گوشه سلامت نیست

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

کهن رواق فلک منزل اقامت نیست
حریم کجروشان جای استقامت نیست
هوش مصنوعی: سقف کهنه آسمان جای ماندن نیست و قلمرو کسانی که در راستا ندارند، جایی برای ایستادگی فراهم نمی‌کند.
نشسته شاد به بزم طرب بدان ماند
که خواجه معتقد نشئه قیامت نیست
هوش مصنوعی: در یک جمع شاد و سرمست، فردی نشسته است که مانند کسی می‌ماند که به وقوع قیامت اعتقادی ندارد و بی‌خیال از عواقب آن به تفریح و خوشگذرانی مشغول است.
به شیخ شهر شو ای سالک کرامتجوی
که رند مصطبه را طاقت کرامت نیست
هوش مصنوعی: ای سالک جویای کرامت، به سراغ شیخ شهر برو، زیرا که انسان زاهد و پارسا توانایی تحمل کرامت‌ها و فضایل رند را ندارد.
ز غیر باده پرستی دلا پشیمان باش
که توبه پیش محقق بجز ندامت نیست
هوش مصنوعی: دل، از غیر باده‌پرستی پشیمان باشد، زیرا در حضور حقیقت‌جویان، توبه‌ای جز ندامت و پشیمانی وجود ندارد.
به حکم عقل بود عاشقی جنایت لیک
جنایتی که در او بر کسی غرامت نیست
هوش مصنوعی: عشق به خاطر عقل، نوعی جرم به حساب می‌آید، اما این جرمی است که کسی به خاطر آن دچار عذاب یا خسارت نخواهد شد.
بود علامت عرفان ز اعتراض اعراض
نه عارف است مقلد کش این علامت نیست
هوش مصنوعی: علامت واقعی عرفان، در شناخت و درک عمیق به وجود می‌آید نه در تقلید. بنابراین کسی که فقط از روی تقلید به عرفان می‌پردازد، در واقع درک درستی از آن ندارد و این علامت را نمی‌شناسد.
به چارسوی ملامت قدم منه جامی
که مأمنی بهت از گوشه سلامت نیست
هوش مصنوعی: به هر سو و هر طرفی از ملامت و سرزنش پا نگذار، چرا که در هیچ گوشه‌ای از سلامت و امنیت، برای تو پناهی وجود ندارد.