گنجور

شمارهٔ ۴۳

توسنت را رکاب ماه نو است
در رکاب تو مه پیاده رو است
از عنان تو باز می ماند
مسرع وهم اگرچه تیزدو است
طاق گردون که پیشتر بستند
بهر ایوان حشمت تو خو است
آنچه دارم ز لاله زار رخت
بر دلم داغهای نو به نو است
تیغ بر خط سبز خویش مکش
کشت نوخیز ایمن از درو است
تا نمودی دو لب به میخانه
دلق و تسبیح زاهدان گرو است
جرم من گر ز حد گذشت چه باک
لطف عام تو چون شفیع شو است
داد می خواهم از تو گرچه ز ناز
گوشت آواز داد ناشنواست
گر بکاهد تمام خرمن عمر
از تو بر جامی آن به نیم جو است

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

توسنت را رکاب ماه نو است
در رکاب تو مه پیاده رو است
هوش مصنوعی: در اینجا به زیبایی اشاره شده که نور و نورانیت در ابتدای ماه نو به تو تعلق دارد و در واقع آن نور از دو رکاب، یعنی پاهای تو، نشأت می‌گیرد. این تصویر به معنی این است که توجه و ظرفیت تو به قدری بالاست که حتی روشنایی ماه هم در مقایسه با تو ناچیز است. به عبارت دیگر، تو در جماعت نورانیان و زیبایان پیشتاز هستی و دیگران در سایه تو قرار دارند.
از عنان تو باز می ماند
مسرع وهم اگرچه تیزدو است
هوش مصنوعی: این جمله می‌گوید که حتی اگر شخصی بسیار تند و سریع باشد، نمی‌تواند کنترل و هدایت را در دست بگیرد. یعنی در برخی مواقع، سرعت و چابکی هم نمی‌تواند تمام قدرت و تسلط را تضمین کند.
طاق گردون که پیشتر بستند
بهر ایوان حشمت تو خو است
هوش مصنوعی: آسمان که پیش از این به خاطر عزت و عظمت تو ساخته شده، اکنون به خودی خود به تو افتخار می‌کند.
آنچه دارم ز لاله زار رخت
بر دلم داغهای نو به نو است
هوش مصنوعی: آنچه من از زیبایی‌های تو دارم، در دل من پر از یادها و احساسات تازه و دردناک است.
تیغ بر خط سبز خویش مکش
کشت نوخیز ایمن از درو است
هوش مصنوعی: تیغ خود را بر روی خط سبز خود نکش، زیرا کشت جوان در امان است و نیازی به درو ندارد.
تا نمودی دو لب به میخانه
دلق و تسبیح زاهدان گرو است
هوش مصنوعی: وقتی که لبانت را در میخانه نشان دادی، زاهدان با دلق و تسبیح خود به تو وابسته شدند.
جرم من گر ز حد گذشت چه باک
لطف عام تو چون شفیع شو است
هوش مصنوعی: اگر گناه من از حد خود فراتر رفته باشد، چه اهمیتی دارد؟ چون لطف و رحمت تو مانند شفیع عمل می‌کند.
داد می خواهم از تو گرچه ز ناز
گوشت آواز داد ناشنواست
هوش مصنوعی: من از تو درخواست کمک می‌کنم، هرچند که صدای نازنینت به گوش نرسد.
گر بکاهد تمام خرمن عمر
از تو بر جامی آن به نیم جو است
هوش مصنوعی: اگر تمام عمر خود را هم از دست بدهم، باز هم ارزشش را دارد که یک لحظه از تو داشته باشم.