شمارهٔ ۲۶۷
ای ترک نازنین بشکن گوشه کلاه
آشوب جان شاه شو و فتنه سپاه
دریوزه جمال کنان از تو روز و شب
گردند گرد خانه تو آفتاب و ماه
تیغت کشیده صد الف و زخم تیر تو
هرجا چو دو رهی به درون کرده است راه
لوحیست گوییا تن من کز غمت بر او
سر تا به پانوشته شده ست آه آه آه
خواهم ز ضعف تن شوم از دیده ها نهان
از بس که کاهشم دهد این عشق کوه کاه
تا در ره سپاه تو پنهان بایستم
ایمن ز چاوشان به جمالت کنم نگاه
تا شد به دور لعل تو معمور میکده
جامی نه میل مدرسه دارد نه خانقاه
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای ترک نازنین بشکن گوشه کلاه
آشوب جان شاه شو و فتنه سپاه
هوش مصنوعی: ای دختر زیبای ترک، با ناز و لحن خاص خود، دل شاه را به هم بریز و موجب آشفتگی سپاه را فراهم کن.
دریوزه جمال کنان از تو روز و شب
گردند گرد خانه تو آفتاب و ماه
هوش مصنوعی: زیبایی تو باعث شده که روز و شب، آفتاب و ماه دور خانهات بچرخند و به تو نظر بیندازند.
تیغت کشیده صد الف و زخم تیر تو
هرجا چو دو رهی به درون کرده است راه
هوش مصنوعی: تیغ تو مانند هزاران زخم در همهمههای تیر، راهی را در دل خود گشوده است.
لوحیست گوییا تن من کز غمت بر او
سر تا به پانوشته شده ست آه آه آه
هوش مصنوعی: بدن من مانند لوحی است که از غم تو بر آن چیزهایی نوشته شده است. آه، چه آهی!
خواهم ز ضعف تن شوم از دیده ها نهان
از بس که کاهشم دهد این عشق کوه کاه
هوش مصنوعی: میخواهم از ضعف جسمانیام پنهان شوم و از دید مردم دور بمانم، زیرا این عشق، مثل کوهی از رنج و ناراحتی، مرا تحلیل میبرد.
تا در ره سپاه تو پنهان بایستم
ایمن ز چاوشان به جمالت کنم نگاه
هوش مصنوعی: من در مسیر تو انتظار میکشم تا از حامیان و اعلامکنندگان خبر دور بمانم و بتوانم با آرامش به زیباییات نگاه کنم.
تا شد به دور لعل تو معمور میکده
جامی نه میل مدرسه دارد نه خانقاه
هوش مصنوعی: تا زمانی که دور لعل تو میکده پر رونق است، نه علاقهای به جامعه علمی دارد و نه تمایلی به خانقاه.

جامی