گنجور

شمارهٔ ۲۶۴

زلفت که رفت رونق مشک سیاه ازو
مشکین شود نفس چو برآریم آه ازو
دارد دل از عنایت تو چشم یک نگاه
چندین مدار چشم عنایت نگاه ازو
این مهر نیست ماه رخت کرد جلوه ای
عکسی گرفت آینه صبحگاه ازو
زندان اهل دل بود این کاخ زرنگار
خوشوقت عارفی که بدر برد راه ازو
زینسان که زلف تو سر چاه ذقن نهفت
بس مرد رهنورد که افتد به چاه ازو
چون ابر نوبهار به خاکم چو بگذری
خیزد فغان و آه به جای گیاه ازو
جامی اگر ز لطف تو عذر گناه خواست
لطفی نما و در گذران این گناه ازو

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

زلفت که رفت رونق مشک سیاه ازو
مشکین شود نفس چو برآریم آه ازو
هوش مصنوعی: زمانی که زلف تو از کنار برود، زیبایی و خوشبویی نازکی که به خاطر رنگ مشکی آن وجود داشت نیز از بین می‌رود و هنگامیکه آهی از دل برمی‌آوریم، نفس ما نیز به همان اندازه عطر و جان تازه‌ای خواهد یافت.
دارد دل از عنایت تو چشم یک نگاه
چندین مدار چشم عنایت نگاه ازو
هوش مصنوعی: دلِ من به خاطر لطف و محبت تو، انتظار یک نگاهِ پرشور را دارد. ای نگاهِ مهربان، چندان در دلِ من تأثیر نگذار که از زیبایی تو سیر نکنم.
این مهر نیست ماه رخت کرد جلوه ای
عکسی گرفت آینه صبحگاه ازو
هوش مصنوعی: این ماه زیبایی تو نیست که جلوه‌گری می‌کند، بلکه انعکاسی است که آینه در صبح از آن می‌گیرد.
زندان اهل دل بود این کاخ زرنگار
خوشوقت عارفی که بدر برد راه ازو
هوش مصنوعی: این کاخ زیبا و پرزرق و برق، در واقع برای کسانی که به دل و روح خود اهمیت می‌دهند، به مانند زندانی است. عارفی که توانسته است از این مسیر گذر کند و به روشنی و آگاهی برسد، این حقیقت را درک کرده است.
زینسان که زلف تو سر چاه ذقن نهفت
بس مرد رهنورد که افتد به چاه ازو
هوش مصنوعی: این بیت به نوعی به زیبایی و جذابیت زلف و موی معشوق اشاره دارد. در آن بیان شده که زلف معشوق مانند دهانه‌ای از چاه است که افراد زیادی ممکن است به سمت آن جذب شوند و در نتیجه درگیر آن زیبایی شوند. به طور کلی، این تصویر نشان می‌دهد که جذابیت ظاهری می‌تواند افراد را به خود جلب کرده و به چالش بکشد.
چون ابر نوبهار به خاکم چو بگذری
خیزد فغان و آه به جای گیاه ازو
هوش مصنوعی: مثل ابر بهاری که از روی زمین می‌گذرد، وقتی تو از کنارم می‌گذرمی، جز آه و ناله چیزی از من باقی نمی‌ماند.
جامی اگر ز لطف تو عذر گناه خواست
لطفی نما و در گذران این گناه ازو
هوش مصنوعی: اگر کسی به خاطر لطف تو عذرخواهی کرد، با مهربانی او را ببخش و از گناهش بگذر.