گنجور

شمارهٔ ۲۵۹

شدم به صحبت پیر مغان سحرگاهان
ز قید هستی موهوم خود امان خواهان
ربود آگهیم را به یک دو جرعه می
که نیست رستن ازین قید کار آگاهان
فداش هستی من کز فروغ طلعت خویش
نهد چراغ هدایت به راه گمراهان
درخت وصل بود بس بلند و طرفه کزان
نچید میوه بجز دست دست کوتاهان
چه سود شوکت شاهی که در نشیمن خاک
یکیست ذل گدایان و عزت شاهان
برای پرورش جان خوش است کاهش تن
خلاف مذهب تن پروران و جانکاهان
بلاست محتسب ار ناگهان رسد جامی
حذر فریضه بود زین بلای ناگاهان

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

شدم به صحبت پیر مغان سحرگاهان
ز قید هستی موهوم خود امان خواهان
هوش مصنوعی: صبحگاهان به گفت‌وگو با پیر مغان مشغول شدم و از محدودیت‌های نادرست وجود خود رهایی طلبیدم.
ربود آگهیم را به یک دو جرعه می
که نیست رستن ازین قید کار آگاهان
هوش مصنوعی: مرا آگاهی را با چند جرعه می ربود و من از این بند آگاهی‌هایی که دارم، نمی‌توانم رهایی یابم.
فداش هستی من کز فروغ طلعت خویش
نهد چراغ هدایت به راه گمراهان
هوش مصنوعی: من جانم را فدای او می‌کنم، زیرا نور چهره‌اش چراغ هدایت را بر مسیر گمراهان روشن می‌کند.
درخت وصل بود بس بلند و طرفه کزان
نچید میوه بجز دست دست کوتاهان
هوش مصنوعی: درخت وصل به قدری بلند و زیبا بود که هیچ میوه‌ای جز برای کسانی که دست‌های کوتاهی داشتند، نچید.
چه سود شوکت شاهی که در نشیمن خاک
یکیست ذل گدایان و عزت شاهان
هوش مصنوعی: چه فایده‌ای دارد عظمت و شکوه پادشاهی، وقتی که در نهایت همه انسان‌ها، از گدایان تا شاهان، به یک سرنوشت مشترک در خاک می‌رسند و در برابر سرنوشت برابر هستند؟
برای پرورش جان خوش است کاهش تن
خلاف مذهب تن پروران و جانکاهان
هوش مصنوعی: برای رشد و تعالی روح، کم کردن وابستگی به بدن بسیار مناسب است، هرچند که این امر با عقاید کسانی که به تن‌پروری و لذت‌های دنیوی اعتقاد دارند، در تضاد است.
بلاست محتسب ار ناگهان رسد جامی
حذر فریضه بود زین بلای ناگاهان
هوش مصنوعی: اگر ناگهان نظارت کارشناس به ما برسد، باید از نوشیدن پرهیز کنیم؛ چرا که این یک وظیفه است تا از این خطرات ناگهانی دور بمانیم.