شمارهٔ ۲۴
دستم از جور رقیب است ز دامان حبیب
کوته ای کاش رسیدی به گریبان رقیب
خردسالی و رقیبان ادب آموز تواند
وای ما گر تو کنی کار به فرمان ادیب
زن خدنگ دگرم بر جگر ریش که نیست
جگر ریش مرا طاقت درمان طبیب
بی تو در شهر غریبم به خدا بر تو که باش
با چنین روی شبی شمع شبستان غریب
جمعه جمعیت دل کی دهد آن را که بود
گوش بر انکر اصوات ز الحان خطیب
چشمه آب حیاتی تو و عالم ظلمات
نیست جز خضر وشان را ز تو امکان نصیب
نفرت طبع ز جامی مکن اظهار که هست
او غزلگوی غریب و تو غزلخوان عجیب
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
دستم از جور رقیب است ز دامان حبیب
کوته ای کاش رسیدی به گریبان رقیب
هوش مصنوعی: دست من از ظلم رقیب به دامن محبوب کوتاه شده، ای کاش تو به گریبان رقیب میرسیدی.
خردسالی و رقیبان ادب آموز تواند
وای ما گر تو کنی کار به فرمان ادیب
هوش مصنوعی: در دوران کودکی، اگر با رقیبانی آشنا شوید که ادب را به شما میآموزند، این یک نعمت است. اما اگر شما فقط به دستورات یک معلم ادیب عمل کنید، نتیجهای به مراتب بهتر خواهید گرفت.
زن خدنگ دگرم بر جگر ریش که نیست
جگر ریش مرا طاقت درمان طبیب
هوش مصنوعی: زنی که عاشقش هستم، مانند تیری بر دل من فرود آمده و من دیگر توانایی تحمل درد و رنج ناشی از عشق را ندارم؛ چون جگرم به قدری آسیب دیده که هیچ طبیبی نمیتواند به آن درمانی بدهد.
بی تو در شهر غریبم به خدا بر تو که باش
با چنین روی شبی شمع شبستان غریب
هوش مصنوعی: بدون تو در این شهر احساس تنهایی و بیکسی میکنم. به خدا سوگند، با تو بودن در کنار کسی با چهره زیبایت، مانند وجود یک شمع در شب تاریک است.
جمعه جمعیت دل کی دهد آن را که بود
گوش بر انکر اصوات ز الحان خطیب
هوش مصنوعی: اینجا بیان میشود که در روز جمعه، چه کسی میتواند دلهای جمعیت را به خود جذب کند، در حالی که تنها افرادی که به سخنان شنیدنی خطیب گوش میدهند، از این فرصت بهرهمند خواهند شد.
چشمه آب حیاتی تو و عالم ظلمات
نیست جز خضر وشان را ز تو امکان نصیب
هوش مصنوعی: تو چشمه آب حیات هستی و در دنیای تاریکیها، تنها خضر و افرادی با شان و مقام بالا از وجود تو بهرهمند میشوند.
نفرت طبع ز جامی مکن اظهار که هست
او غزلگوی غریب و تو غزلخوان عجیب
هوش مصنوعی: از بیان نفرت از کسی که به او نوشیدنی میدهد خودداری کن، زیرا او شاعر بینظیری است و تو هم شنوندهای خاص.