شمارهٔ ۲۳
هر شبی از تو درین گوشه کاشانه جدا
ز آتشم شمع جدا سوزد و پروانه جدا
مرده و زنده ملولم ز ملاقات رقیب
هست دیرین مثلی گور جدا خانه جدا
چون ز بیگانگیت گریه کنم بر غم خویش
از غمم خویش جدا گرید و بیگانه جدا
دل که محروم نشسته ست ازان عارض و خال
مانده مرغیست هم از آب هم از دانه جدا
چونکه مشاطه صفت چهره و زلف آرایی
کشد از غیرتم آیینه جدا شانه جدا
ای خوش آن مفلس از پای فتاده ز خمار
کش سبو دست جدا گیرد و پیمانه جدا
نظم جامی دگر و گفته واعظ دگر است
سر توحید جدا باشد و افسانه جدا
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
هر شبی از تو درین گوشه کاشانه جدا
ز آتشم شمع جدا سوزد و پروانه جدا
هوش مصنوعی: هر شب، در این گوشه خانه، از دوری تو، شمع و پروانه هرکدام به تنهایی میسوزند و آتش عشق را نمایان میکنند.
مرده و زنده ملولم ز ملاقات رقیب
هست دیرین مثلی گور جدا خانه جدا
هوش مصنوعی: من از دیدار رقیب هم مرده و هم زنده خستهام، زیرا مانند گور و خانهای جدا از یکدیگر، هیچ ارتباط و نزدیکیای نیست.
چون ز بیگانگیت گریه کنم بر غم خویش
از غمم خویش جدا گرید و بیگانه جدا
هوش مصنوعی: زمانی که از درد و غم خود مینالیم و گریه میکنیم، احساس میشود که این غم مشترک با دیگران نیست و بیگانگان نیز برای ما نمیگریند. غم خودمان به تنهایی ما را میآزارد و دردی که داریم، برای دیگران قابل درک نیست.
دل که محروم نشسته ست ازان عارض و خال
مانده مرغیست هم از آب هم از دانه جدا
هوش مصنوعی: دل که از زیبایی و چهره محبوبش محروم مانده، مانند مرغی است که نه به آب دسترسی دارد و نه دانه.
چونکه مشاطه صفت چهره و زلف آرایی
کشد از غیرتم آیینه جدا شانه جدا
هوش مصنوعی: وقتی آرایشگری به زیبایی چهره و موی کسی میپردازد، غیرتم نسبت به آن زیبایی باعث میشود که از خودم جدا شوم و فقط به تماشای آن بپردازم.
ای خوش آن مفلس از پای فتاده ز خمار
کش سبو دست جدا گیرد و پیمانه جدا
هوش مصنوعی: ای خوشا آن بیپول و بیاقتصاد که در حال مستی، از زمین افتاده، اما توانسته است تا دستش را از لیوان شراب جدا کند و پیمانه را از خود دور کند.
نظم جامی دگر و گفته واعظ دگر است
سر توحید جدا باشد و افسانه جدا
هوش مصنوعی: نظم و ترتیب یکی دیگر است و سخنان روحانی نیز متفاوت است؛ موضوع توحید جدا از داستانها و افسانهها است.