شمارهٔ ۲۲۴
بیا کز روی ساقی وقت گل برقع براندازیم
ز عکس روی آن گلچهره گل در ساغر اندازیم
چو گیرد خواب مستی نرگس آن سرو گلرخ را
زگل بالین نهیم از فرش سبزه بستر اندازیم
بگیریم از سر خم خشت وز لای ته می گل
پی عشرت درین خمخانه طرحی دیگر اندازیم
ز بانگ چنگ و لحن ارغنون و نغمه بربط
فغان در طارم این گنبد نیلوفر اندازیم
صدای مستی ماتا همه آفاق را گیرد
ازین بام زمردفام این طشت زر اندازیم
اگر عقل نصیحتگر نهد بنیاد مستوری
به یک جرعه شراب تلخ بنیادش براندازیم
ز محرومیست دوری از حریم مجلس مستان
به هر حلیت توان خود را به آن مجلس دراندازیم
ترنم می کند واعظ چو می خوش نیست بی مطرب
بیا تا سرخوشان خود را به پای منبر اندازیم
نیارامیم چون کشتی درین دریا ولی هر جا
که والاگوهری یابیم آنجا لنگر اندازیم
فضای این شکارستان پر است از صید پرورده
چرا شبها ز همت بر شکار لاغر اندازیم
نشاید تشنه لب رفتن سوی جنت بیا جامی
که خود را پیش ازان از خم می در کوثر اندازیم
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
بیا کز روی ساقی وقت گل برقع براندازیم
ز عکس روی آن گلچهره گل در ساغر اندازیم
هوش مصنوعی: بیا تا به خاطر زیبایی گل، پرده از روی ساقی برداریم و تصویر آن چهره زیبا را در جام بریزیم.
چو گیرد خواب مستی نرگس آن سرو گلرخ را
زگل بالین نهیم از فرش سبزه بستر اندازیم
هوش مصنوعی: هنگامی که خواب مستی به چشمان نرگس میآید، آن سرو خوشچهره را از میان گلها برمیداریم و از فرش سبز به عنوان بستر استفاده میکنیم.
بگیریم از سر خم خشت وز لای ته می گل
پی عشرت درین خمخانه طرحی دیگر اندازیم
هوش مصنوعی: از بالای خم، خشت و گل را برداریم و در این میخانه، برای لذت و خوشی طرحی نو بریزیم.
ز بانگ چنگ و لحن ارغنون و نغمه بربط
فغان در طارم این گنبد نیلوفر اندازیم
هوش مصنوعی: با صدای چنگ، نغمههای ارغنون و آهنگ بربط، فریادی در آسمان این گنبد نیلوفری ایجاد میکنیم.
صدای مستی ماتا همه آفاق را گیرد
ازین بام زمردفام این طشت زر اندازیم
هوش مصنوعی: صدای شادابی و سرخوشی به قدری قوی است که تمام نقاط دنیاست را پر میکند. از این بام سبز و زیبا میخواهیم ظرف طلایی را به زمین بیندازیم.
اگر عقل نصیحتگر نهد بنیاد مستوری
به یک جرعه شراب تلخ بنیادش براندازیم
هوش مصنوعی: اگر عقل بخواهد ما را نصیحت کند و به دنبال مخفیکاری برود، ما به آسانی با یک جرعه از نوشیدنی تلخی این پایه و اساس را به هم میزنیم.
ز محرومیست دوری از حریم مجلس مستان
به هر حلیت توان خود را به آن مجلس دراندازیم
هوش مصنوعی: به خاطر محرومیت از حضور در مجلس اهل دل، به هر راهی که بتوانم تلاش میکنم تا خودم را به آنجا برسانم.
ترنم می کند واعظ چو می خوش نیست بی مطرب
بیا تا سرخوشان خود را به پای منبر اندازیم
هوش مصنوعی: واعظ وقتی که شراب خوش طعم نیست، میخواند و نغمه سر میدهد. بیا بدون ساز و آواز، بگذاریم کسانی که شادابند، در حضور منبر ما دل خوش کنند.
نیارامیم چون کشتی درین دریا ولی هر جا
که والاگوهری یابیم آنجا لنگر اندازیم
هوش مصنوعی: ما در این دریا آرامش نداریم، اما هر جا که الماس گرانبهایی پیدا کنیم، همانجا لنگر میزنیم و توقف میکنیم.
فضای این شکارستان پر است از صید پرورده
چرا شبها ز همت بر شکار لاغر اندازیم
هوش مصنوعی: در این شکارگاه، همه جا پر از حیوانات صیاد شده است، پس چرا شبها تلاش خود را بر روی شکاری که ضعیف و لاغر است، متمرکز کنیم؟
نشاید تشنه لب رفتن سوی جنت بیا جامی
که خود را پیش ازان از خم می در کوثر اندازیم
هوش مصنوعی: نمیتوان با حال تشنه به سمت بهشت رفت، بلکه بهتر است قبل از آن که به مقصد برسیم، خود را با نوشیدن شراب از خموشی و خشکی رهایی بخشیم.