شمارهٔ ۲۱۹
ای پای دل ز زلفت در عنبرین سلاسل
زین عنبرین سلاسل مشکل خلاصی دل
آرد به هوش زنجیر آن را که گشت مجنون
زنجیر تو ربوده هوش هزار عاقل
هرگز نشد خیالت دور از مقابل جان
ما را خیالت آری با جان بود مقابل
گلها به وصف رویت رنگین رسایل آمد
کرده صبا تک و پو در نشر آن رسایل
دل ماند و آن زنخدان گرچه برآمدش جان
هاروت را چه امکان رستن از چاه بابل
حادی ز آب چشمم گل شد همه بیابان
بهر خدا که طی کن ذکر حبیب و منزل
در نظم و نثر جامی وصف تو گوید و بس
لله خیر ناظم لله در قائل
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای پای دل ز زلفت در عنبرین سلاسل
زین عنبرین سلاسل مشکل خلاصی دل
هوش مصنوعی: ای دل، تو که به زنجیرهای خوشبوی زلفت گرفتار شدهای، چه دشوار است رهایی از این زنجیرهای دلپذیر.
آرد به هوش زنجیر آن را که گشت مجنون
زنجیر تو ربوده هوش هزار عاقل
هوش مصنوعی: کسی که به هوش و فهم خود وابسته است، به راحتی تحت تأثیر عشق و جنون قرار میگیرد. وقتی که تنهایی و افکار زندگی معمولی را کنار بگذارد، عشق میتواند او را به حدی از خود بیخود کند که هزاران نفر با عقل و تفکر هم نتوانند به آن حالت برسند.
هرگز نشد خیالت دور از مقابل جان
ما را خیالت آری با جان بود مقابل
هوش مصنوعی: هیچگاه خیال تو از جلوی چشم ما دور نمیشود، زیرا این خیال تو همیشه در کنار جان ماست.
گلها به وصف رویت رنگین رسایل آمد
کرده صبا تک و پو در نشر آن رسایل
هوش مصنوعی: گلها به خاطر زیباییات، رنگین و خوشبو شدهاند. نسیم صبحگاهی تنها و بیپروا، در تلاش است تا این زیبایی را منتشر کند.
دل ماند و آن زنخدان گرچه برآمدش جان
هاروت را چه امکان رستن از چاه بابل
هوش مصنوعی: دل عاشق همچنان در محبت آن زن، اسیر مانده است. گرچه این عشق جانش را به خطر انداخته، اما همچنان مانند هاروت، از چاه بابل که نمادی از گرفتاری و سختی است، رهایی ندارد.
حادی ز آب چشمم گل شد همه بیابان
بهر خدا که طی کن ذکر حبیب و منزل
هوش مصنوعی: اشکهای من باعث رویش گلها در بیابان شد. به خاطر خدا، در راه محبوب و محل اقامت او، ذکرش را همیشه تکرار کن.
در نظم و نثر جامی وصف تو گوید و بس
لله خیر ناظم لله در قائل
هوش مصنوعی: در شعر و نثر، تنها سخن از تو گفته میشود و همه چیز تنها به تو اختصاص دارد، زیرا خداوند بهترین شاعر و ناظر است و همۀ زیبا کلامیها به او تعلق دارند.