گنجور

شمارهٔ ۲۱۴

هرکس آرد دامن صلحت به چنگ
بر سر اینست ما را با تو جنگ
صحبت تنگ تو با بیگانگان
آشنایان را همی آرد به تنگ
محنت هجر تو پاید سالها
دولت وصل تو باشد بی درنگ
مهر خطت را هنر داند دلم
گرچه باشد عیب بر آیینه زنگ
چهره ام شد کهربا اشکم عقیق
بیش ازینم نیست از لعل تو رنگ
کی رسد در عشق عقل تیزپای
چون رود با مرکب جم مور لنگ
نیکنامی کم طلب جامی که هست
عشقبازان را ز نام نیک ننگ

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

هرکس آرد دامن صلحت به چنگ
بر سر اینست ما را با تو جنگ
هوش مصنوعی: هرکس که به دامان نیکی و صلاح چنگ بزند، ما برای او در این موضوع همچنان مبارزه خواهیم کرد.
صحبت تنگ تو با بیگانگان
آشنایان را همی آرد به تنگ
هوش مصنوعی: گفتگوی تو با افراد خارج از دایره‌ی آشنایان، حتی آشناهای خودت را نیز دچار تنگنا و ناراحتی می‌کند.
محنت هجر تو پاید سالها
دولت وصل تو باشد بی درنگ
هوش مصنوعی: درد جدایی تو سال‌ها ادامه خواهد داشت، اما خوشبختی وصل تو بدون تأخیر به دست خواهد آمد.
مهر خطت را هنر داند دلم
گرچه باشد عیب بر آیینه زنگ
هوش مصنوعی: دل من می‌داند که زیبایی و هنر در خط و نوشته‌های تو نهفته است، گرچه ممکن است نقص‌هایی مانند زنگ زدگی بر آینه وجود داشته باشد.
چهره ام شد کهربا اشکم عقیق
بیش ازینم نیست از لعل تو رنگ
هوش مصنوعی: صورت من حالتی زرد و رنگی مانند کهربا پیدا کرده و اشک‌هایم به مانند سنگ‌های قیمتی عقیق شده‌اند. بیشتر از این، رنگ من به خاطر عشق تو دیگر نمی‌تواند تغییر کند.
کی رسد در عشق عقل تیزپای
چون رود با مرکب جم مور لنگ
هوش مصنوعی: عشق هیچ‌گاه با عقل سریع و هوشمند هم‌پایه نمی‌شود، مانند اینکه جانداری چون جم با مرکبی پرسرعت نمی‌تواند به رودخانه‌ برساند. در واقع، عشق و عقل هر کدام مسیر و ویژگی‌های خاص خود را دارند و نمی‌توان آنها را با یکدیگر مقایسه کرد.
نیکنامی کم طلب جامی که هست
عشقبازان را ز نام نیک ننگ
هوش مصنوعی: در زندگی به دنبال خوبی و نیکوکاری باش و از شهرت و نام نیک بپرهیز؛ زیرا عشق و محبت از شهرت و نام خوب مهم‌تر است.