شمارهٔ ۲۱
ای خسته دل شکسته ما
از طالع ناخجسته ما
جز تیغ تو آرزو ندارد
مرغ دل بال بسته ما
مادام هوس نهادگانیم
تو آهوی دام جسته ما
گفتی ز بنفشه دست بر دست
این سنبل دست بسته ما
در دسته سنبل تو بسته ست
جانهای ز غم نرسته ما
گفتیم چو جام می شکسته ست
دلهای به خون نشسته ما
گفتی جامی درستی دل
این بس که بود شکسته ما
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای خسته دل شکسته ما
از طالع ناخجسته ما
هوش مصنوعی: ای دل غمگین و شکسته، ما از سرنوشت نامناسب خود رنج میبریم.
جز تیغ تو آرزو ندارد
مرغ دل بال بسته ما
هوش مصنوعی: دل ما که گرفتار عشق توست، هیچ امید و آرزویی جز زیبایی و محبت تو ندارد.
مادام هوس نهادگانیم
تو آهوی دام جسته ما
هوش مصنوعی: هرگز فراموش نکن که ما همیشه به دنبال خواستهها و آرزوهایمان هستیم و تو مثل آهویی هستی که از دامها و مشکلاتی که برای ما به وجود آمده است، فرار کردهای.
گفتی ز بنفشه دست بر دست
این سنبل دست بسته ما
هوش مصنوعی: تو گفتی که از بنفشه، دست بر دست این سنبل گذاشتهای، در حالی که ما به حالت دست بستهایم.
در دسته سنبل تو بسته ست
جانهای ز غم نرسته ما
هوش مصنوعی: در میان دستههای گل سنبل، جانهای ما به خاطر غم و اندوهی که داریم، در اسارت است و آزادی نیافتهاند.
گفتیم چو جام می شکسته ست
دلهای به خون نشسته ما
هوش مصنوعی: گفتیم وقتی که دلهای ما به خاطر شکسته شدن جام می، پر از اندوه و خون است.
گفتی جامی درستی دل
این بس که بود شکسته ما
هوش مصنوعی: تو گفتی که جامی درست و سالم وجود دارد، اما دل من از عواطف و احساساتش آنقدر آسیب دیده است که نمیتواند آن را حس کند.