شمارهٔ ۲۰۱
دلم که بی تو ز هیچ آرزو ندارد حظ
ز باغ و راغ بجز رنگ و بو ندارد حظ
ز لطف طبع بود ذوق می نه از خوردن
ز باده با شکم پر سبو ندارد حظ
چه سود کوشش واعظ چو بی عنایت تو
بغیر رنج و غم از جست و جو ندارد حظ
مکش نقاب ز رخ پیش زاهدان کثیف
که جز لطیف ز روی نکو ندارد حظ
بود ز چاشنی عشق بی نصیب آن کس
که از چو تو صنمی تندخو ندارد حظ
حدیث صدر ریاست به شیخ مجلس گو
که رند دردکش از آب و رو ندارد حظ
شنو به گوش رضا گفت و گوی جامی را
که بی رضای تو از گفت و گو ندارد حظ
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
دلم که بی تو ز هیچ آرزو ندارد حظ
ز باغ و راغ بجز رنگ و بو ندارد حظ
هوش مصنوعی: دل من بدون تو هیچ آرزویی ندارد و از باغ و باغچه فقط رنگ و بوی آنها را میچشد.
ز لطف طبع بود ذوق می نه از خوردن
ز باده با شکم پر سبو ندارد حظ
هوش مصنوعی: لذت نوشیدن می ناشی از طبیعت خوب انسان است، نه از پرخوری و سیر بودن. کسی که با شکم پر شراب بنوشد، واقعاً از آن لذت نمیبرد.
چه سود کوشش واعظ چو بی عنایت تو
بغیر رنج و غم از جست و جو ندارد حظ
هوش مصنوعی: هیچ فایدهای ندارد که واعظ تلاش کند، زیرا بدون لطف و توجه تو، جستجو و زحمت او هیچ بهرهای از شادی و آرامش نخواهد داشت.
مکش نقاب ز رخ پیش زاهدان کثیف
که جز لطیف ز روی نکو ندارد حظ
هوش مصنوعی: صورت زیبا و دلربای خود را از نظر زاهدان زاهد و زشتچهره دور نگهدار، چرا که آنها تنها به زیباییهای ظاهری نگاه میکنند و از زیباییهای درونی بیبهرهاند.
بود ز چاشنی عشق بی نصیب آن کس
که از چو تو صنمی تندخو ندارد حظ
هوش مصنوعی: کسی که معشوقی سختگیر و غیرقابل تحمل مانند تو ندارد، از طعم عشق بیبهره است.
حدیث صدر ریاست به شیخ مجلس گو
که رند دردکش از آب و رو ندارد حظ
هوش مصنوعی: در جمعی که شیخ و بزرگان نشستهاند، بگو که فرد زیرکی که سختیها را تحمل کرده، از زیباییها و نعمتها بهرهای ندارد.
شنو به گوش رضا گفت و گوی جامی را
که بی رضای تو از گفت و گو ندارد حظ
هوش مصنوعی: به گوش خود بشنو که رضا چه میگوید دربارهی جامی، که بدون رضایت تو از گفتوگوی آن بهرهای نخواهد برد.