گنجور

شمارهٔ ۱۹۲

خط عنبرین بر شکر مکش
طوق مشک چین گرد خور مکش
چشم عالمی دفع چشم را
نیلگون رقم بر قمر مکش
طوطی خطت گو چو زاغ شب
قرص مهر را زیر پر مکش
مهر نه ز لب بر دهان مرا
وز فغان من درد سر مکش
گشته عالمی فتنه بیش ازین
از جمال خود پرده در مکش
چون خیال او میهمان شود
غیر جان دلا ماحضر مکش
جامیا زدی شعله در جهان
هر دم آه گرم از جگر مکش

اطلاعات

وزن: فاعلات فع فاعلات فع
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

خط عنبرین بر شکر مکش
طوق مشک چین گرد خور مکش
هوش مصنوعی: در اینجا شاعر به زیبایی‌های طبیعی و ارزشمند اشاره می‌کند. او می‌گوید که نباید زیبایی‌های ظاهری و دلربایی که به طور معمول مورد توجه قرار می‌گیرد، ما را از جذابیت‌های واقعی و عمیق دور کند. به نوعی تاکید دارد که نباید به ظواهر فریبنده توجه کنیم و باید به دنبال عمق و معنا باشیم.
چشم عالمی دفع چشم را
نیلگون رقم بر قمر مکش
هوش مصنوعی: نگاه کردن به زیبایی‌های دنیا و پرهیز از نگاه کردن به چیزهایی که ما را می‌سازند یا اذیت می‌کنند، کار درستی نیست. به جای غرق شدن در ظواهر، باید به عمق و زیبایی‌های واقعی توجه کنیم.
طوطی خطت گو چو زاغ شب
قرص مهر را زیر پر مکش
هوش مصنوعی: طوطی زیبا به تو می‌گوید که مانند زاغی، وقت را زیر پر نبر و از آن سوءاستفاده نکن.
مهر نه ز لب بر دهان مرا
وز فغان من درد سر مکش
هوش مصنوعی: دوست نازنین، عشق و محبتت را از لبانم کم نکن و با ناله‌هایم به من زحمت نده.
گشته عالمی فتنه بیش ازین
از جمال خود پرده در مکش
هوش مصنوعی: دنیای اطرافی به قدری دچار آشفتگی و فتن شده که دیگر نیازی به نمایاندن زیبایی‌های خود نیست.
چون خیال او میهمان شود
غیر جان دلا ماحضر مکش
هوش مصنوعی: وقتی که یاد او در قلبت حضور پیدا کند، جز جانت چیزی را نخور.
جامیا زدی شعله در جهان
هر دم آه گرم از جگر مکش
هوش مصنوعی: هر بار که تو در دنیا شعله ای روشن می‌کنی، از دل خود آهی داغ نکش.