شمارهٔ ۱۷۲
به رخسار و جبین و روی و عارض بردی ای دلبر
فروغ از صبح و نور از روز و عکس از ماه و تاب از خور
فروغ و نور و عکس و تاب رویت کرده عاشق را
بصر بینا خرد دانا روان روشن ضمیر انور
سگ و سنگ در و سگبان و دربان تو را هر شب
فتم در پا نهم بر سر برم فرمان شوم چاکر
نباشد در همه روم و ری و چین و چگل شوخی
چو تو خونریز و شورانگیز و رنگ آمیز و جنگاور
به عارض گل به مو سنبل به بر نسرین به تن سیمین
به قد طوبی به رخ جنت به خط طوطی به لب شکر
قبا دیبا کله زیبا بدن نازک کمر چابک
عبارت خوش سخن دلکش دهان کوچک میان لاغر
به زلف و طره مشکین و گفتار و لب شیرین
سمن سای و قمرفرسای و روح افزای و جان پرور
من و حرمان و یأس و رنج و محنت چون بود گردت
حصار از سنگ و سور از روی و در زآهن کلید از زر
تویی درگلشن و برزن تویی در خوبی و حشمت
گل حمرا بت رعنا مه انور شه کشور
ز ذوق مستی و مخموری و چشم و لبت دایم
کشم خرقه دهم سبحه خرم باده زنم ساغر
به فکر و نطق و شعر و خط و بال خود شدی جامی
تهی کن دل فرو خور دم شکن خامه فکن دفتر
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
به رخسار و جبین و روی و عارض بردی ای دلبر
فروغ از صبح و نور از روز و عکس از ماه و تاب از خور
هوش مصنوعی: ای دلبر، تو زیبایی و در چهرهات، نوری شبیه صبح، روشناییای مانند روز، تصویری مثل ماه و درخششی همانند خورشید وجود دارد.
فروغ و نور و عکس و تاب رویت کرده عاشق را
بصر بینا خرد دانا روان روشن ضمیر انور
هوش مصنوعی: نور و روشنی و انعکاس چهرهات، چنان عشق را در دل عاشقی زنده کرده که چشم بینا و عقل دانا و روح روشن او را به روشنی و نور معنوی میکشاند.
سگ و سنگ در و سگبان و دربان تو را هر شب
فتم در پا نهم بر سر برم فرمان شوم چاکر
هوش مصنوعی: هر شب من به اندازهای متواضع و خدمتگزار هستم که با تمام وجود در برابر تو و درهای خانهات، چون سگ وفادار عمل میکنم و از تو فرمان میبرم.
نباشد در همه روم و ری و چین و چگل شوخی
چو تو خونریز و شورانگیز و رنگ آمیز و جنگاور
هوش مصنوعی: در هیچیک از سرزمینهای بزرگ روم، ری، چین و چگل، فردی چون تو را نمیتوان یافت که اینچنین خونریز، شورانگیز، رنگین و جنگاور باشد.
به عارض گل به مو سنبل به بر نسرین به تن سیمین
به قد طوبی به رخ جنت به خط طوطی به لب شکر
هوش مصنوعی: صورت زیبا و دلربا به مانند گل، موهای خوشبو و خوشفرم مانند سنبل، و گلبرگ هایی مانند نسرین. بدنی که به نرمی نقره میماند و قدی راست و بلند مانند درخت طوبی. چهرهاش مانند بهشت و لبانش به شیرینی شکر.
قبا دیبا کله زیبا بدن نازک کمر چابک
عبارت خوش سخن دلکش دهان کوچک میان لاغر
هوش مصنوعی: لباسی زیبا که قبا نامیده میشود، بر تن زیبایی با کمر باریک و چابکی خاصی است. او با کلامی شیرین و دلربا، چهرهاش به تناسب و خوشساختی میخورد و دهانی کوچک دارد که با آن زیباییاش بیشتر جلوهگر میشود.
به زلف و طره مشکین و گفتار و لب شیرین
سمن سای و قمرفرسای و روح افزای و جان پرور
هوش مصنوعی: موی سیاه و زیبا، سخنان دلنشین و لب خوشبو، گلی خوشعطر و همچون ماه زیبا، روح را شاداب میکند و جان را پرورش میدهد.
من و حرمان و یأس و رنج و محنت چون بود گردت
حصار از سنگ و سور از روی و در زآهن کلید از زر
هوش مصنوعی: من با ناامیدی و درد و رنج محاصره شدهام، در حالی که تو مانند دیواری از سنگ به دور من هستی و درهایی از آهن و کلیدی از طلا برای گشودن آنها وجود دارد.
تویی درگلشن و برزن تویی در خوبی و حشمت
گل حمرا بت رعنا مه انور شه کشور
هوش مصنوعی: تو در میان گلها و خیابانها سرشار از زیبایی و عظمت هستی، مانند گل سرخی زیبا و خوشبو که در دل کشور میدرخشد.
ز ذوق مستی و مخموری و چشم و لبت دایم
کشم خرقه دهم سبحه خرم باده زنم ساغر
هوش مصنوعی: از شور و شوق مستی و عشق، همیشه به خاطر چشم و لبت، این افتخار را دارم که لباس راحتیام را کنار بگذارم، دعا و ذکر را رها کنم و از خوشی، شراب بنوشم.
به فکر و نطق و شعر و خط و بال خود شدی جامی
تهی کن دل فرو خور دم شکن خامه فکن دفتر
هوش مصنوعی: به دنبال اندیشه، کلام، شعر و هنر خود هستی، پس دلی بیپیشزمینه بیاور و در دل دم قصهگو شیرینی بنویس.