گنجور

شمارهٔ ۱۶۴

بیا که قاصد فرخنده پی ز راه رسید
رساند مژده که شاه جهان پناه رسید
فروغ نور جمالش به چشم مهر افتاد
صدای کوس جلالش به گوش ماه رسید
سرود مجلس رندان دردنوش اینست
که شاه تخت جلالت به تختگاه رسید
شدند نعره زنان ناشنیده نغمه نی
که این نوا به مقیمان خانقاه رسید
بخند گو لب مظلوم از بشارت بخت
که دادبخش به سر وقت دادخواه رسید
گناه بود کزو دور زیستم یکچند
چها به روی من از شرم این گناه رسید
چو کرد دعوی شادی دلم به مقدم او
ز اشک شادیش از هر مژه گواه رسید
رسید جذبه لطفی به هر ضعیف از وی
بدان مثابه که از کهربا به کاه رسید
به هر گدا که چو جامی فکند گوشه چشم
ز خاک راه مذلت به صدر جاه رسید

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بیا که قاصد فرخنده پی ز راه رسید
رساند مژده که شاه جهان پناه رسید
هوش مصنوعی: بیا که پیام‌آور خوشخبر از راه رسید و خبر خوشی آورد که پادشاه بزرگ به پناهگاه آمد.
فروغ نور جمالش به چشم مهر افتاد
صدای کوس جلالش به گوش ماه رسید
هوش مصنوعی: نور زیبایی او چنان درخشان بود که چشم خورشید را روشن کرد و صدای عظمت او به گوش ماه هم رسید.
سرود مجلس رندان دردنوش اینست
که شاه تخت جلالت به تختگاه رسید
هوش مصنوعی: شعر درباره حال و هوای جمع دوستان و رندان است و به موضوعی اشاره دارد که در آن، پادشاه به جایگاهی با شکوه و عظمت می‌رسد. این نشان‌دهنده احساس خوشحالی و شادابی در جمعی است که به جشن و سرور پرداخته‌اند.
شدند نعره زنان ناشنیده نغمه نی
که این نوا به مقیمان خانقاه رسید
هوش مصنوعی: صوت دل‌نواز نی به گوش مدعیان نرسید، اما صدای بیداد از آن‌سوی خانقاه به گوش آمد.
بخند گو لب مظلوم از بشارت بخت
که دادبخش به سر وقت دادخواه رسید
هوش مصنوعی: لبخند بزن زیرا که خبر خوب و خوشحالی به سراغ تو آمده است و آن عدالت‌خواهی که در انتظارش بودی، به موقع و به حق به کمک تو رسیده است.
گناه بود کزو دور زیستم یکچند
چها به روی من از شرم این گناه رسید
هوش مصنوعی: مدتی از او دور بودم به خاطر گناهی که مرتکب شده بودم، و حالا به خاطر شرم از آن گناه، نمی‌توانم به او نگاه کنم.
چو کرد دعوی شادی دلم به مقدم او
ز اشک شادیش از هر مژه گواه رسید
هوش مصنوعی: وقتی که دلم مدعی شادی شد، از گذر یکی از اشک‌های شاد او، گواهی بر این شادی آمد.
رسید جذبه لطفی به هر ضعیف از وی
بدان مثابه که از کهربا به کاه رسید
هوش مصنوعی: لطف و محبت الهی به هر انسان ضعیفی می‌رسد، مانند اینکه کهربا به کاه می‌چسبد.
به هر گدا که چو جامی فکند گوشه چشم
ز خاک راه مذلت به صدر جاه رسید
هوش مصنوعی: هر کسی که مانند گدایان، اندکی توجه و محبت از دیگران جلب کند، می‌تواند از وضعیت ذلت و حقارت خارج شده و به مقام و جایگاهی بالا دست یابد.