شمارهٔ ۱۵۱
رخ نمودی صفا همین باشد
خط فزودی بلا همین باشد
کارم از طره تو درهم شد
کار باد صبا همین باشد
کشمت گفته ای برای خدا
از برای خدا همین باشد
فکر وصل تو هر که را گفتم
گفت ماخولیا همین باشد
شد ز مهرت مس وجودم زر
اثر کیمیا همین باشد
تو شهی خیل نیکوان حشمت
حشمت و کبریا همین باشد
بنما ابروان که جامی را
قبله گاه دعا همین باشد
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
رخ نمودی صفا همین باشد
خط فزودی بلا همین باشد
هوش مصنوعی: اگر زیبایی و دلنشینی تو را ببینم، میفهمم که زیبایی همواره به همراه درد و مشکل است.
کارم از طره تو درهم شد
کار باد صبا همین باشد
هوش مصنوعی: تأثیر تو بر زندگی من به اندازه تأثیر نسیم صبحگاهی است.
کشمت گفته ای برای خدا
از برای خدا همین باشد
هوش مصنوعی: به نظر میرسد که کسی به تو گفته است، برای خداوند و با هدف رضای او، این وضعیت را بپذیر و به همین شکل زندگی کن.
فکر وصل تو هر که را گفتم
گفت ماخولیا همین باشد
هوش مصنوعی: هر کسی که درباره وصال تو با او صحبت کردم، گفت که این فکر، نوعی دیوانگی است و جز این نمیتواند باشد.
شد ز مهرت مس وجودم زر
اثر کیمیا همین باشد
هوش مصنوعی: از عشق تو، وجود من به طلا تبدیل شده است و این همچون کیمیاگری است که اثرش همین است.
تو شهی خیل نیکوان حشمت
حشمت و کبریا همین باشد
هوش مصنوعی: تو پادشاه خوبان هستی و عظمت و بزرگواری تو همین است.
بنما ابروان که جامی را
قبله گاه دعا همین باشد
هوش مصنوعی: ابروهای خود را نشان بده، چون در این حال صورت زیبایت به گونهای است که برای دعا و خواستهها، برنامهریزی خاصی میشود.