شمارهٔ ۱۵۰
دلم از رشک صبا می لرزد
کز وی آن زلف دو تا می لرزد
بس که می ترسد از آزار تنت
بند بر بند قبا می لرزد
می نهم پا که زنم دست به تو
پا جدا دست جدا می لرزد
دهد آرام زمین کوه و تنم
زیر صد کوه بلا می لرزد
جور مپسند که چتر زر شاه
بر سرش زآه گدا می لرزد
چون دعا گویمت از ترس رقیب
دست من وقت دعا می لرزد
جامی از خم شکنان دارد بیم
بر سر خمکده ها می لرزد
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مسدس مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
دلم از رشک صبا می لرزد
کز وی آن زلف دو تا می لرزد
هوش مصنوعی: دل من به خاطر حسادت به نسیم میلرزد، چون آن نسیم باعث لرزش دو زلف زیبای او میشود.
بس که می ترسد از آزار تنت
بند بر بند قبا می لرزد
هوش مصنوعی: به خاطر ترسی که از آسیب به وجود تو دارد، دکمههای قبا به هم میلرزند.
می نهم پا که زنم دست به تو
پا جدا دست جدا می لرزد
هوش مصنوعی: به آن کسی که به او دل بستهام، نزدیک میشوم، اما وقتی که میخواهم دست به او بزنم، احساس میکنم که دست و پاهایم به خاطر جدایی ما از هم، لرزش و اضطراب دارند.
دهد آرام زمین کوه و تنم
زیر صد کوه بلا می لرزد
هوش مصنوعی: زمین در آرامش است و کوهها ساکتند، اما وجود من تحت فشار و رنجهای فراوانی لرزان است.
جور مپسند که چتر زر شاه
بر سرش زآه گدا می لرزد
هوش مصنوعی: نارواست که از فقر و غم یک نیازمند، با وجود سلطنت و بزرگی خود، احساس راحتی کنی؛ چرا که حتی در سایهی تاج و تخت تو، رنج او خود را نشان میدهد و نشانههای ضعف و نگرانی را به همراه دارد.
چون دعا گویمت از ترس رقیب
دست من وقت دعا می لرزد
هوش مصنوعی: زمانی که برای تو دعا میکنم، از ترس حریف دستم هنگام دعا کردن میلرزد.
جامی از خم شکنان دارد بیم
بر سر خمکده ها می لرزد
هوش مصنوعی: جامی که از دست شکستهکاران به دست آمده، بیم میدهد و بر سر میخانهها به لرزه در آمده است.