گنجور

شمارهٔ ۱۴۳

کی بود کی که شب محنت من روز شود
صبح اقبال من آن روی دل افروز شود
بی تو از سینه چو خواهم که برآرم نفسی
نارسیده به دلم آه جگرسوز شود
کی شود دوخته چاک دلم از تیغ غمت
گر به هر مو مژه ات ناوک دلدوز شود
گر مطیعش شود این گنبد فیروزه چه سود
هر که بر دولت وصل تو نه فیروز شود
چون رهم باز ز غمهای جهان گر نه غمت
مایه شادی این جان غم اندوز شود
چون الف راستی قد تو بیند چه عجب
کز پی خدمت تو دال صفت کوز شود
حرفی از سر خطت گر بنویسد جامی
پیش او پیر خرد طفل نوآموز شود

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

کی بود کی که شب محنت من روز شود
صبح اقبال من آن روی دل افروز شود
هوش مصنوعی: چه کسی بود که شب دشواری‌های من را به روزی خوشبختی تبدیل کند و آن چهره زیبا نیز ظاهر شود؟
بی تو از سینه چو خواهم که برآرم نفسی
نارسیده به دلم آه جگرسوز شود
هوش مصنوعی: بدون تو وقتی می‌خواهم نفس عمیقی بکشم، احساس می‌کنم که آهی که از دل برمی‌آید، خیلی دردناک و سوزناک است.
کی شود دوخته چاک دلم از تیغ غمت
گر به هر مو مژه ات ناوک دلدوز شود
هوش مصنوعی: آیا می‌شود که درد غم تو باعث شود چاک دل من بسته شود، به طوری که هر بار که به مژه‌های تو نگاه می‌کنم، دلم جریحه‌دار شود؟
گر مطیعش شود این گنبد فیروزه چه سود
هر که بر دولت وصل تو نه فیروز شود
هوش مصنوعی: اگر این گنبد فیروزه‌ای فرمانبردار او باشد، چه فایده‌ای دارد که هر کسی به مقام و قدرت تو دست یابد اما در نهایت موفق نشود؟
چون رهم باز ز غمهای جهان گر نه غمت
مایه شادی این جان غم اندوز شود
هوش مصنوعی: وقتی که از دردها و رنج‌های این دنیا بیرون بروم، اگر غم تو باعث خوشحالی جانم نشود، این دل پر از غم خواهد شد.
چون الف راستی قد تو بیند چه عجب
کز پی خدمت تو دال صفت کوز شود
هوش مصنوعی: وقتی که الف راستین قد تو را مشاهده کند، چه تعجبی دارد که برای خدمت به تو، دال، یعنی شکل و صورتش، به زیبایی و نیکویی دگرگون شود.
حرفی از سر خطت گر بنویسد جامی
پیش او پیر خرد طفل نوآموز شود
هوش مصنوعی: اگر کسی از ابتدای موضوعی سخن بگوید، آنقدر تأثیرگذار خواهد بود که حتی یک فرد با تجربه و دانا نیز مانند یک کودک بی‌تجربه به نظر می‌رسد.