شمارهٔ ۱۴۰
عاشقان از خطت چو یاد کنند
از سویدای دل مداد کنند
نامه شوق او به کلک مژه
بر بیاض بصر سواد کنند
مرده را جان مده ز لب که مباد
از بشر بیشت اعتقاد کنند
جان و دل بی تو روی در عدم اند
روی بنما که خیر باد کنند
سایلان سرشک گر مروم
جز به کویت کی ایستاد کنند
عهد تو سست و وعده ات نه درست
بر تو مردم چه اعتماد کنند
هرگز اهل نظر نبینندت
که نه آغاز «ان یکاد» کنند
چون رسی خوی کنان به باغ سزد
که به گل همدمانت باد کنند
جامیان سرشدی به علم نظر
شاید ار نامت اوستاد کنند
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
عاشقان از خطت چو یاد کنند
از سویدای دل مداد کنند
هوش مصنوعی: عاشقان وقتی یاد خط تو میافتند، از عمق دل خود احساساتشان را ابراز میکنند.
نامه شوق او به کلک مژه
بر بیاض بصر سواد کنند
هوش مصنوعی: چشمهای عاشق با مژههای خود، شوق و محبتش را بر روی صفحه سفیدی مینویسند.
مرده را جان مده ز لب که مباد
از بشر بیشت اعتقاد کنند
هوش مصنوعی: مرده را از لبش جان نده، زیرا ممکن است مردم بیش از آنچه که باید به او اعتقاد پیدا کنند.
جان و دل بی تو روی در عدم اند
روی بنما که خیر باد کنند
هوش مصنوعی: بدون تو جان و دل من در حال نابودیاند، پس خودت را نشان بده که برایم بهتر خواهد بود.
سایلان سرشک گر مروم
جز به کویت کی ایستاد کنند
هوش مصنوعی: اگر اشکهای ریزان دلنواز تو از طرف مردم به جز در خیابان تو نریزد، پس این مردم کجا خواهند ایستاد؟
عهد تو سست و وعده ات نه درست
بر تو مردم چه اعتماد کنند
هوش مصنوعی: عهد و پیمان تو محکم نیست و وعدهات قابل اعتماد نیست، پس چگونه میتوان به تو اعتماد کرد؟
هرگز اهل نظر نبینندت
که نه آغاز «ان یکاد» کنند
هوش مصنوعی: هیچکس از اهل دانش و بینش تو را نمیبیند، چون آنها هیچگاه شروع به خواندن «ان یکاد» نمیکنند.
چون رسی خوی کنان به باغ سزد
که به گل همدمانت باد کنند
هوش مصنوعی: زمانی که به باغ رسیدی، شایسته است که با دوستانت هم صحبت شو و از زیبایی گلها لذت ببرید.
جامیان سرشدی به علم نظر
شاید ار نامت اوستاد کنند
هوش مصنوعی: افرادی که در علم و دانش پیشرفت کردهاند، ممکن است با نگاهی به تو، نامت را به عنوان استاد برگزینند.