شمارهٔ ۱۳۵
اشکم به گلو گر ره فریاد نبندد
ناله گرهم در دل ناشاد نبندد
از کلک مصور مطلب صورت شیرین
کین نقش بجز تیشه فرهاد نبندد
ترسم رگ جان بگسلدم کاش ازین پیش
آن موی میان خنجر بیداد نبندد
گو خون مرا ریز چو جلاد به شرطی
کز روی خودم دیده چو جلاد نبندد
گر فاخته بیند به چمن کاکل آن سرو
در دل شکسن طره شمشاد نبندد
محمل کش حاجی چو بود خضر چه باک است
گر مطهره از دجله بغداد نبندد
استاد خط آمد لب او کی شود استاد
جامی چو خیال خط استاد نبندد
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
اشکم به گلو گر ره فریاد نبندد
ناله گرهم در دل ناشاد نبندد
هوش مصنوعی: اگر اشکی در گلویم باشد و نتوانم فریاد بزنم، حتی اگر در دلم نالهای وجود داشته باشد، باز هم نمیتوانم آن را بیان کنم.
از کلک مصور مطلب صورت شیرین
کین نقش بجز تیشه فرهاد نبندد
هوش مصنوعی: از میان تصاویر و طرحهایی که ارائه شدهاند، تنها طراحی زیبایی که میتواند به وجود بیاورد، کار کسی است که بتواند مانند فرهاد سنگ را بشکافد.
ترسم رگ جان بگسلدم کاش ازین پیش
آن موی میان خنجر بیداد نبندد
هوش مصنوعی: مبادا که جانم به خطر بیفتد، ای کاش قبل از این، آن مو را که به تیغ ظلم بستهام، قطع نمیکردم.
گو خون مرا ریز چو جلاد به شرطی
کز روی خودم دیده چو جلاد نبندد
هوش مصنوعی: اگر میخواهی خونم را بریزی مانند جلاد، این کار را بکن، اما به شرطی که خودم را مانند او نبینی و به من ظلم نکنی.
گر فاخته بیند به چمن کاکل آن سرو
در دل شکسن طره شمشاد نبندد
هوش مصنوعی: اگر فاخته در باغ، موهای زیبای آن سرو را ببیند، دلش میشکند و نخواهد که به زرین طرهها و زیباییهای شمشاد توجهی داشته باشد.
محمل کش حاجی چو بود خضر چه باک است
گر مطهره از دجله بغداد نبندد
هوش مصنوعی: اگر حاجی بر روی شتری سوار باشد و خضر (پیشوای معنوی) در کنار او باشد، دیگر نگرانی نیست حتی اگر فرش او از دجله بغداد پاک نشود.
استاد خط آمد لب او کی شود استاد
جامی چو خیال خط استاد نبندد
هوش مصنوعی: وقتی استاد خط در کنار اوست، دیگر چگونه میتوان انتظار داشت که کسی مثل جامی بخواهد به زیبایی خط او نزدیک شود؟ یعنی وقتی کسی در کارش چیرهدست است، دیگران نمیتوانند به راحتی خود را به سطح او برسانند.