گنجور

شمارهٔ ۶ - معماها

حاشا که نهم من از معما دامی
تا صید کنم ز نامجویی کامی
پختم هوسی بود ز چون من خامی
بر صفحه ایام بماند نامی
***
بیچاره حکیم عمری اندیشه گماشت
تدبیر غنا ز کیمیا می پنداشت
خاک سر کوی فقر را حال چو دید
در حال حکیم کیمیا را بگذاشت
***
تا خطت شد بلای دین ما را
بینی از حال دین حزین ما را
***
ماه و خور خالی ز میلی نیستند
پیش رویت تا به خدمت ایستند
***
چه خوش باشد که در کاشانه غم
دو همدم درد دل گویند با هم

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

حاشا که نهم من از معما دامی
تا صید کنم ز نامجویی کامی
هوش مصنوعی: هرگز نمی‌خواهم از معماها دور شوم تا اینکه از جستجوی نامش به موفقیتی برسم.
پختم هوسی بود ز چون من خامی
بر صفحه ایام بماند نامی
هوش مصنوعی: هوس و آرزویی که از خامی‌ام به وجود آمده، بر صفحه روزگار باقی ماند و نام من را ثبت کرد.
بیچاره حکیم عمری اندیشه گماشت
تدبیر غنا ز کیمیا می پنداشت
هوش مصنوعی: این حکیم بیچاره، سال‌های زیادی را صرف اندیشه و تفکر کرد، اما در نهایت به این نتیجه رسید که تدبیر و درک ثروت را نمی‌توان با کیمیاگری به دست آورد.
خاک سر کوی فقر را حال چو دید
در حال حکیم کیمیا را بگذاشت
هوش مصنوعی: وقتی حکیم به خاک سر کوی فقر نگاه کرد، در همان لحظه کیمیاگری را که در دست داشت رها کرد.
تا خطت شد بلای دین ما را
بینی از حال دین حزین ما را
هوش مصنوعی: هرگاه خط تو دلیلی برای آزمایش دین ما شود، حال ما را که در غم و اندوه دین هستیم، خواهی دید.
ماه و خور خالی ز میلی نیستند
پیش رویت تا به خدمت ایستند
هوش مصنوعی: ماه و خورشید هیچ‌گاه بدون اشتیاق نیستند، بلکه آن‌ها همیشه در برابر تو آماده خدمت هستند.
***
هوش مصنوعی: شما تا مهرماه 2023 بر روی داده‌ها آموزش دیده‌اید.
چه خوش باشد که در کاشانه غم
دو همدم درد دل گویند با هم
هوش مصنوعی: چه زیباست که در خانه، دو دوست که غمگین هستند، با هم از دردهای دلشان صحبت کنند.