گنجور

شمارهٔ ۹

لب لعل تو کام اهل وفا
لعلیل الفراق فیه شفا
دردنوشان جام درد تواند
صف نشینان بارگاه صفا
کی به روی تو خوش توانم زیست
همچو موی تو فتنه ای ز قفا
یاری از کس نخواهم اندر عشق
حسبی الله وحده وکفی
به جفا داغ دیگران مپسند
چند می سوزیم به داغ جفا
گر چو یوسف زما شوی غایب
همچو یعقوب ما و یا اسفا
جرم جامی هوای خوبان ست
غفرالله ذنبه و عفی

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

لب لعل تو کام اهل وفا
لعلیل الفراق فیه شفا
هوش مصنوعی: لب‌های سرخ و زیبا تو می‌تواند برای کسانی که به عشق وفادارند، دارویی برای درد جدایی باشد.
دردنوشان جام درد تواند
صف نشینان بارگاه صفا
هوش مصنوعی: کسانی که در سختی‌ها و مشکلات زندگی قرار دارند، می‌توانند در محفل خوشی و آرامش جا بگیرند.
کی به روی تو خوش توانم زیست
همچو موی تو فتنه ای ز قفا
هوش مصنوعی: چه کسی می‌تواند به راحتی و خوشی در کنار تو زندگی کند، هنگامی که مانند موی تو، فتنه و خطر از پشت سر به وجود می‌آید؟
یاری از کس نخواهم اندر عشق
حسبی الله وحده وکفی
هوش مصنوعی: در عشق به هیچ‌کس وابسته نخواهم بود، تنها به خداوند اتکا می‌کنم و او برای من کافی است.
به جفا داغ دیگران مپسند
چند می سوزیم به داغ جفا
هوش مصنوعی: به دیگران ظلم نکن، زیرا خود ما نیز از آسیب و ظلم رنج می‌بریم و در آتش این بی‌عدالتی می‌سوزیم.
گر چو یوسف زما شوی غایب
همچو یعقوب ما و یا اسفا
هوش مصنوعی: اگر تو همچون یوسف از ما دور شوی و غایب شوی، ما مانند یعقوب در حسرت و اندوه خواهیم بود.
جرم جامی هوای خوبان ست
غفرالله ذنبه و عفی
هوش مصنوعی: شراب عشق به زیبایی‌هاست و خداوند گناهان او را بخشیده و از آنها چشم‌پوشی کرده است.