شمارهٔ ۱۰
اگر هر دم زنی صد تیغ بر ما
بریدن از تو نتوانیم قطعا
پزم با آه دل زان لب خیالی
بلی بی دود نتوان پخت حلوا
جفاها خواهمت فرمود گفتی
خدا را ماه من اینها مفرما
بود جای خیالت خانه چشم
به مردم گفتهام این نکته صد جا
به گوشت میبرد سر زلف مشکین
دگر ز اندازه بیرون مینهد پا
سر بی مغز زاهد را توان کرد
بر ابر با کدو حاشا و کلا
به قتل جامی ای جان رنجه گشتی
کرم کردی جزاک الله خیرا
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
اگر هر دم زنی صد تیغ بر ما
بریدن از تو نتوانیم قطعا
هوش مصنوعی: اگر هر لحظه به ما آسیب برسانی، باز هم نمیتوانیم از تو دور شویم.
پزم با آه دل زان لب خیالی
بلی بی دود نتوان پخت حلوا
هوش مصنوعی: با آه و اندوه دل نمیتوان به خوبی از عشق خیالی لذت برد، همانطور که حلوا بدون دود و گرما درست نمیشود.
جفاها خواهمت فرمود گفتی
خدا را ماه من اینها مفرما
هوش مصنوعی: من به تو درد و رنج میرسانم، اما تو گفتی که مرا به خدا بسپار. ای ماه من، این کارها را انجام نده.
بود جای خیالت خانه چشم
به مردم گفتهام این نکته صد جا
هوش مصنوعی: در نگاه من، جایی برای خیالت وجود دارد و این را بارها به دیگران گفتهام.
به گوشت میبرد سر زلف مشکین
دگر ز اندازه بیرون مینهد پا
هوش مصنوعی: موهای مشکی و خوشبو چنان به گوشت نزدیک میشود که احساس میکنی از حد خود فراتر رفته و پا را بیرون از مرز میگذارد.
سر بی مغز زاهد را توان کرد
بر ابر با کدو حاشا و کلا
هوش مصنوعی: نمیتوان سر بدون فکر زاهد را بر روی ابر قرار داد و انتظار داشت که با یک کدو، او را به جایی رساند. این جمله به نوعی به پوچی و بیفایده بودن برخی تلاشها اشاره دارد، به ویژه زمانی که عقل و خرد در آنها وجود ندارد.
به قتل جامی ای جان رنجه گشتی
کرم کردی جزاک الله خیرا
هوش مصنوعی: ای جان، به کشتن عشق خود مشغول شدی و با مهربانی رفتار کردی، خداوند به تو پاداش نیک دهد.