گنجور

شمارهٔ ۷۱

کاش ویران شود از سیل فنا خانه ما
تا کشد گنج جفا رخت به ویرانه ما
چرخ فیروزه که بینی ز شفق گلگونش
درد آلوده سفالی ست ز خمخانه ما
ما و پیمان می ای زاهد پیمانه شکن
دور باد آفت سنگ تو ز پیمانه ما
طرفه حالی که به یک حرف زبان نگشادیم
قاف تا قاف جهان پر شد از افسانه ما
شیوه زهد به رندان چه فروشیم که نیست
نرخ یک جرعه می سبحه صد دانه ما
سایه رحمتی ای شمع چگل کافتاده ست
بال و پر سوخته در پای تو پروانه ما
جامی این نافه گشایی ز که آموخته ای
که معطر شد از انفاس تو کاشانه ما

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

کاش ویران شود از سیل فنا خانه ما
تا کشد گنج جفا رخت به ویرانه ما
هوش مصنوعی: ای کاش که خانه ما به خاطر سیل نابودی ویران شود تا اینکه غنایم و آسیب‌هایی که به ما رسیده، به این ویرانه منتقل گردد.
چرخ فیروزه که بینی ز شفق گلگونش
درد آلوده سفالی ست ز خمخانه ما
هوش مصنوعی: اگر به چرخ آبی آسمان بنگری، رنگی چون گل سرخ در غروب دارد که نشان از زخم‌ها و دردهای ما از میخانه‌ای دارد.
ما و پیمان می ای زاهد پیمانه شکن
دور باد آفت سنگ تو ز پیمانه ما
هوش مصنوعی: ما و تو، ای زاهد که پیمان شکنی، امیدواریم که آفت بدی که به سنگ تو مربوط است، دور از می و پیمانه ما باشد.
طرفه حالی که به یک حرف زبان نگشادیم
قاف تا قاف جهان پر شد از افسانه ما
هوش مصنوعی: عجب وضعی که با یک کلمه، قافله‌ای از داستان‌ها درباره ما شکل گرفت و سراسر دنیا پر شد از حرف و حدیث درباره‌مان.
شیوه زهد به رندان چه فروشیم که نیست
نرخ یک جرعه می سبحه صد دانه ما
هوش مصنوعی: در اینجا شاعر به این نکته اشاره می‌کند که چگونه می‌توان شیوه زهد و دوری از دنیا را به رندان و اهل معصیت فروخت، در حالی که ارزش یک جرعه شراب (خوشی) به اندازه صد دانه تسبیح نیست. به عبارت دیگر، او می‌گوید که لذت و خوشی‌ای که در می‌یافتن وجود دارد، به هیچ قیمت دیگر قابل مقایسه نیست و زهد و انزوا نمی‌تواند جای آن را بگیرد.
سایه رحمتی ای شمع چگل کافتاده ست
بال و پر سوخته در پای تو پروانه ما
هوش مصنوعی: ای شمع زیبا، سایه‌ای از رحمت تو بر سر من افتاده است و من مانند پروانه‌ای بی‌پناه، بال و پر سوخته‌ام و در پای تو به زمین افتاده‌ام.
جامی این نافه گشایی ز که آموخته ای
که معطر شد از انفاس تو کاشانه ما
هوش مصنوعی: این شعر به این معناست که گشایش و زیبایی که در این جامی وجود دارد، از چه کسی یاد گرفته شده است، زیرا خانه ما با عطر و روحیه تو معطر شده است.