گنجور

شمارهٔ ۷

زد به رفتار خوش قدت ره ما
رفع الله قدره ابدا
تو همایی و نیست ظل همای
جز دو زلف تو دام ظلهما
گر کند غنچه با تو دعوی لطف
بر دهانش زند نسیم صبا
دیده هر دیده ام جدا دردی
تا ز روی تو مانده اند جدا
تو بلای خدایی و خلقی
به دعا خواهد این بلا ز خدا
آینه از تو رخ نمی تابد
به تو دارند روی اهل صفا
هر که درهای نظم جامی دید
گفت لله در ناظمها

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.