گنجور

شمارهٔ ۶

شرف کعبه بود کوی تو را
زاده الله تعالی شرفا
زایر کوی تو از کعبه گذشت
سرو کوی تو کجا کعبه کجا
سر من غرقه به خون افتاده ست
تا ز تیغ تو فتاده است جدا
بی تو بر جان دگرم باقی نیست
جان اگر رفت تو را باد بقا
ساخت همچون مه نو ناشده پیر
میل ابروی توام پشت دوتا
هر کجا درد دوا نیز بود
چون تو بی درد فتادی چه دوا
داشت در بیت حزن جامی جای
جائه منک بشیر فنجا

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مسدس مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

شرف کعبه بود کوی تو را
زاده الله تعالی شرفا
هوش مصنوعی: شرافت کوی تو از شرافت کعبه بیشتر است، زیرا تو از جانب خداوند متعال به وجود آمده‌ای.
زایر کوی تو از کعبه گذشت
سرو کوی تو کجا کعبه کجا
هوش مصنوعی: زائرانی که به مقصد تو می‌روند، از کعبه عبور می‌کنند. زیبایی و شکوه تو آن‌قدر بی‌نظیر است که در مقایسه با کعبه، جایگاهی ندارد.
سر من غرقه به خون افتاده ست
تا ز تیغ تو فتاده است جدا
هوش مصنوعی: سر من به خاطر ضربه‌های تو خونین شده و از شدت آسیب جدا افتاده است.
بی تو بر جان دگرم باقی نیست
جان اگر رفت تو را باد بقا
هوش مصنوعی: بدون تو، هیچ جانی برایم باقی نمانده است؛ اگر جانم هم برود، تو را باد بقا خواهد برد.
ساخت همچون مه نو ناشده پیر
میل ابروی توام پشت دوتا
هوش مصنوعی: شبیه به ماه نو، جوانی نکرده‌ام؛ عشق تو مرا در پشت دو ابرویت پیر کرده است.
هر کجا درد دوا نیز بود
چون تو بی درد فتادی چه دوا
هوش مصنوعی: هر جا که درد وجود داشته باشد، در همان جا درمان نیز وجود دارد، اما تو که بی‌درد هستی، چه نیازی به درمان داری؟
داشت در بیت حزن جامی جای
جائه منک بشیر فنجا
هوش مصنوعی: حضور و حالتی غمگین در خانه‌ای که بی‌صبرانه انتظار پیغام خوشی را دارم.