گنجور

شمارهٔ ۶۶

کیست آن مه که درآمد ز در خلوت ما
که شد از عکس رخش نور همه ظلمت ما
آفتابی ست درخشنده که از طلعت او
رفت بر چرخ برین کوکبه دولت ما
می سرشتیم گل محنت از آب مژه شکر
که برآمد گل راحت ز گل محنت ما
جان ز کف رفت چه سازیم نثار قدمش
گر پس از مرگ خرامد به سر تربت ما
سگ او خواند رقیب از سر خواری ما را
این لقب در دو جهان بس سبب عزت ما
جان فشاندیم به خاک قدمش لیک چه سود
که نیفتاد قبول کرمش خدمت ما
غایب همت ما وصل وی آمد جامی
همتی دار که کاری بکند همت ما

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

کیست آن مه که درآمد ز در خلوت ما
که شد از عکس رخش نور همه ظلمت ما
هوش مصنوعی: کیست آن کسی که به خلوت ما وارد شد و با درخشش چهره‌اش، همه تاریکی‌های ما را روشن کرد؟
آفتابی ست درخشنده که از طلعت او
رفت بر چرخ برین کوکبه دولت ما
هوش مصنوعی: نور فشانی می‌کند که از زیبایی او، قدرت و عظمت ما بر آسمان تشعشع می‌یابد.
می سرشتیم گل محنت از آب مژه شکر
که برآمد گل راحت ز گل محنت ما
هوش مصنوعی: ما از اشک‌هایی که ریخته‌ایم، گل‌های درد را پرورش دادیم و اکنون از این گل‌های درد، گل خوشحالی و راحتی به وجود آمده است.
جان ز کف رفت چه سازیم نثار قدمش
گر پس از مرگ خرامد به سر تربت ما
هوش مصنوعی: اگر جان ما از دست رفت، چه کار می‌توانیم بکنیم؟ تنها می‌توانیم برای قدم‌های او قربانی کنیم، اگر پس از مرگش بر سر مزار ما بیاید.
سگ او خواند رقیب از سر خواری ما را
این لقب در دو جهان بس سبب عزت ما
هوش مصنوعی: علی رغم اینکه او به ما توهین می‌کند، این رفتار باعث می‌شود که ما در هر دو دنیا با عزت و احترام بیشتری شناخته شویم.
جان فشاندیم به خاک قدمش لیک چه سود
که نیفتاد قبول کرمش خدمت ما
هوش مصنوعی: ما جان خود را در راه قدم‌های او فدای کردیم، اما متأسفانه فایده‌ای نداشت چون او از ما پذیرایی نکرد.
غایب همت ما وصل وی آمد جامی
همتی دار که کاری بکند همت ما
هوش مصنوعی: آنچه ما به دنبالش هستیم، وصل شدن به اوست. ما باید تلاش و همتی بکنیم که کاری انجام دهیم و به هدف خود برسیم.