شمارهٔ ۵۶
چه سود گریه خون چشم اشکبار مرا
چو نیست هیچ اثر گریه های زار مرا
به رهگذار چو خاکم فتاد هان ای بخت
بدین طرف برسان نازنین سوار مرا
نمی برم ز غم این بار جان برای خدای
خبر برید ز من یار غمگسار مرا
گهی که خاک شوم قالبم به باد دهید
بود که جانب کویش برد غبار مرا
ببین خرابیم از عشق ای که داری یاد
به عهد عافیت آسوده روزگار مرا
به پیش زخم خدنگ تو ذکر مرهم رفت
ز تیر سخت تر آمد دل فگار مرا
میار باده که جامی خمار خود بشکن
که جز شراب لبت نشکند خمار مرا
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
چه سود گریه خون چشم اشکبار مرا
چو نیست هیچ اثر گریه های زار مرا
هوش مصنوعی: گریه و اشکهای من چه فایدهای دارد وقتی که هیچ تأثیری بر دردها و غمهایم ندارد؟
به رهگذار چو خاکم فتاد هان ای بخت
بدین طرف برسان نازنین سوار مرا
هوش مصنوعی: در مسیر زندگی، من مانند خاک افتادهام. ای بخت شوم! مرا به سوی آن سوار عزیز برسان.
نمی برم ز غم این بار جان برای خدای
خبر برید ز من یار غمگسار مرا
هوش مصنوعی: من از غم این بار جانم را نمیبرم، برای خدا خبر بده به یار غمگسارم که من به کجا رسیدهام.
گهی که خاک شوم قالبم به باد دهید
بود که جانب کویش برد غبار مرا
هوش مصنوعی: گاهی سرنوشتم به خاک برمیگردد و در باد پراکنده میشود، اما در هر حال، عشق تو مرا به سمت خود میکشد و یاد تو در دلم باقی میماند.
ببین خرابیم از عشق ای که داری یاد
به عهد عافیت آسوده روزگار مرا
هوش مصنوعی: ببین چقدر به خاطر عشق خراب و ویران شدهام ای کسی که یاد روزهای خوب و آرام را در ذهن داری.
به پیش زخم خدنگ تو ذکر مرهم رفت
ز تیر سخت تر آمد دل فگار مرا
هوش مصنوعی: زخم تیر تو آنقدر عمیق و دردناک است که حتی یاد کردن از دارو و درمان هم در مقایسه با درد آن، بیفایده و سختتر به نظر میرسد. دل من از این تیر بر اثر زخمهای تو به شدت رنج میکشد.
میار باده که جامی خمار خود بشکن
که جز شراب لبت نشکند خمار مرا
هوش مصنوعی: بیا باده بیاور تا جامم را بشکنم، زیرا غیر از شراب لب تو چیزی نمیتواند خماریام را از بین ببرد.