شمارهٔ ۴۱۰
خاست هر سو فتنه گویی فتنه جوی من رسید
بر سمند ناز ترک تندخوی من رسید
باد عنبربو چرا شد گرد مشکین بهر چیست
گر نه از صحرا غزال مشکبوی من رسید
اشک خونین بر رخ زردم نشانی بیش نیست
زانچه در شبهای تنهایی به روی من رسید
تیغ او را داده اند آب از زلال زندگی
جان دیگر یافتم چون بر گلوی من رسید
ز آسمان هر سنگ بیدادی که آمد بر زمین
کرد بخت من مدد کان بر سبوی من رسید
ای خوش آن ساعت که گفتی چون شدم پیدا ز دور
اینک آن دیوانه ژولیده موی من رسید
همچو جامی سرمه چشم جهان بین ساختم
هر غباری کز سم اسپ تو سوی من رسید
شمارهٔ ۴۰۹: چه خجسته صبحدمی کزان گل نورسم خبری رسدشمارهٔ ۴۱۱: قدسیان کین پرده های سبز گردون بسته اند
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
خاست هر سو فتنه گویی فتنه جوی من رسید
بر سمند ناز ترک تندخوی من رسید
هوش مصنوعی: هر طرفی سخنانی از فتنه و آشوب به گوش میرسد، اما من با شجاعت و با آرامش بر اسب زیبا و تندرویم میرانم و به سوی هدفم پیش میروم.
باد عنبربو چرا شد گرد مشکین بهر چیست
گر نه از صحرا غزال مشکبوی من رسید
هوش مصنوعی: چرا بادی که بوی عنبر دارد، این گونه گرد و غبار شکلی ایجاد کرده است؟ این اتفاق به چه دلیل است، اگر نه اینکه غزالی با بوی خوش مشک از دشت آمده است؟
اشک خونین بر رخ زردم نشانی بیش نیست
زانچه در شبهای تنهایی به روی من رسید
هوش مصنوعی: اشکهای خونین که بر صورتم هستند، تنها نشانهای از غم و درد من هستند. این درد و رنج در شبهای تنهایی به سراغم میآید.
تیغ او را داده اند آب از زلال زندگی
جان دیگر یافتم چون بر گلوی من رسید
هوش مصنوعی: او با تیغی که به دست دارد و بهواسطهی آب زلال زندگی، به من جان دوبارهای بخشید، زمانی که این تیغ به گردن من رسید.
ز آسمان هر سنگ بیدادی که آمد بر زمین
کرد بخت من مدد کان بر سبوی من رسید
هوش مصنوعی: هر سنگی که از آسمان به زمین افتاد، نشانهای از بدبختی بود، اما بخت من با رسیدن به سبوی من به کمکم آمد.
ای خوش آن ساعت که گفتی چون شدم پیدا ز دور
اینک آن دیوانه ژولیده موی من رسید
هوش مصنوعی: ساعت خوشی که تو گفتی من از دور پیدا شدم، حالا آن دیوانه با موهای ژولیدهام رسیده است.
همچو جامی سرمه چشم جهان بین ساختم
هر غباری کز سم اسپ تو سوی من رسید
هوش مصنوعی: من همچون ظرفی پر از سرمه، چشمان بینا و آگاه خود را ساختهام و هر گرد و غباری که از سم اسپ تو به سمت من آمده، را جذب کردهام.

جامی