شمارهٔ ۴۰۶
چون سوار آن خسرو خوبان به راهی بگذرد
با وی از جانهای مشتاقان سپاهی بگذرد
یاد آن شکل و شمایل جان و دل سوزد مرا
هر کجا چابک سواری کج کلاهی بگذرد
ماند نامش بر زبانم وه چه خوش باشد اگر
نام من هم بر زبانش گاه گاهی بگذرد
مشکل آبادان شود در هر دلی کان مه گذشت
وای بر ملکی که ظالم پادشاهی بگذرد
دمبدم هجران به خونریزم کشد تیغ ستم
وه چه باشد گر ز خون بی گناهی بگذرد
من که از یک روزه هجران این چنین رفتم ز دست
وای بر جانم اگر سالی و ماهی بگذرد
هر طرف کان شوخ راند جامی بی صبر و دل
از عقب افغان کنان چون دادخواهی بگذرد
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
چون سوار آن خسرو خوبان به راهی بگذرد
با وی از جانهای مشتاقان سپاهی بگذرد
هوش مصنوعی: هرگاه آن پادشاه زیبا به سفر میرود، گروهی از عاشقانی که دل در گرو او دارند، با او همراه میشوند.
یاد آن شکل و شمایل جان و دل سوزد مرا
هر کجا چابک سواری کج کلاهی بگذرد
هوش مصنوعی: هر جا که سواری چابک و کج کلاهی میگذرد، یاد آن شکل و شمایل مرا میسوزاند و دلمشغولی به من میدهد.
ماند نامش بر زبانم وه چه خوش باشد اگر
نام من هم بر زبانش گاه گاهی بگذرد
هوش مصنوعی: نام او همیشه بر زبانم هست و چه خوب است اگر نام من هم بعضی اوقات بر زبان او بیفتد.
مشکل آبادان شود در هر دلی کان مه گذشت
وای بر ملکی که ظالم پادشاهی بگذرد
هوش مصنوعی: آنچه که دلها را غمگین میکند، برطرف میشود اگر آن ماه درخشان بگذرد. وای بر سرزمینی که شاه ظالمی بر آن حکومت کند.
دمبدم هجران به خونریزم کشد تیغ ستم
وه چه باشد گر ز خون بی گناهی بگذرد
هوش مصنوعی: هر لحظه از دوری معشوق، قلبم را به شدت میآزارد و از تیزی ظلم و بیعدالتی رنج میبرم و این واقعیت چه خواهد بود اگر بخواهد از خون بیگناهی عبور کند؟
من که از یک روزه هجران این چنین رفتم ز دست
وای بر جانم اگر سالی و ماهی بگذرد
هوش مصنوعی: من که در یک روز جدایی اینگونه رنج دیدم، وای بر حال من اگر این جدایی یک سال یا یک ماه طول بکشد.
هر طرف کان شوخ راند جامی بی صبر و دل
از عقب افغان کنان چون دادخواهی بگذرد
هوش مصنوعی: هر طرف که اوی جذاب و بازیگوش میرود، به سرعت جوی آبی از دلها و صبرها به راه میاندازد، مانند فردی که در حال شکایت کردن است و از پشت سر فریاد میزند.

جامی