شمارهٔ ۴۰۱
می رسد باد صبا وز یار یادم می دهد
زان خرامان سرو خوش رفتار یادم می دهد
شاهد گل می نماید از نقاب غنچه روی
نازکی آن گل رخسار یادم می دهد
می گشاید نرگس مخمور چشم از خواب ناز
شیوه آن نرگس بیمار یادم می دهد
می شود در پرده گل هر دم به رغم عندلیب
محنت محرومی دیدار یادم می دهد
سوی بستان می روم کز گریه آسایم دمی
باز ابر آن گریه های زار یادم می دهد
شعله زد آتش به دل وه این رفیق سنگدل
چند ازان شوخ فرامشکار یادم می دهد
عمر خود گویند جامی صرف کردی در سخن
چون کنم پیش وی این گفتار یادم می دهد
شمارهٔ ۴۰۰: جان بخشد از لب کشته را وانگه به خون فرمان دهدشمارهٔ ۴۰۲: گفتم از تو بر دلم هر دم کم از صد غم مباد
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
می رسد باد صبا وز یار یادم می دهد
زان خرامان سرو خوش رفتار یادم می دهد
هوش مصنوعی: باد صبا به من یادآوری میکند که از عشق و زیبایی آن دوست و به خصوص رفتار دلنشینش چه حس خوبی داشتم.
شاهد گل می نماید از نقاب غنچه روی
نازکی آن گل رخسار یادم می دهد
هوش مصنوعی: به نظر میرسد که گل زیبا و لطیف، با ظاهری دلفریب و جذابیت خاصی که دارد، یادآور چهرهای دلنشین و دلانگیز است. این گل که در حال شکوفا شدن است، تصویری از زیبایی و لطافت را به ذهن میآورد.
می گشاید نرگس مخمور چشم از خواب ناز
شیوه آن نرگس بیمار یادم می دهد
هوش مصنوعی: نرگسی که مست است و خواب نازش را کنار میزند، به من یادآوری میکند که چقدر زیبایی و حال و هوای خاصی دارد، مانند نرگس بیمار.
می شود در پرده گل هر دم به رغم عندلیب
محنت محرومی دیدار یادم می دهد
هوش مصنوعی: در هر لحظه، در پشت پرده گل، به رغم سختیهایی که دارم و غم دوری از محبوب، یاد دیدار او را زنده میکند.
سوی بستان می روم کز گریه آسایم دمی
باز ابر آن گریه های زار یادم می دهد
هوش مصنوعی: به سمت باغ میروم تا لحظهای آرامش پیدا کنم، اما بارش باران که یادآور اشکهای بینهایت من است، دوباره در خاطرم زنده میشود.
شعله زد آتش به دل وه این رفیق سنگدل
چند ازان شوخ فرامشکار یادم می دهد
هوش مصنوعی: آتش عشق در دل من شعلهور شده و این دوست بیاحساس تنها به یادآوری چند خاطرهی نازک و دلانگیز از آن عشق بسنده میکند.
عمر خود گویند جامی صرف کردی در سخن
چون کنم پیش وی این گفتار یادم می دهد
هوش مصنوعی: شما میگویید که عمرتان را در گفتوگوها صرف کردهاید، اما من نمیدانم چگونه باید این کلمات را در حضور شما بیان کنم، زیرا این موضوع خاطرهای را برای من زنده میکند.

جامی