گنجور

شمارهٔ ۳۸۲

نمی خواهم که با من هیچ یاری همنشین گردد
که می ترسم دلش ز اندوه من اندوهگین گردد
چو اندوه دل محزون من تسکین نمی یابد
چه حاصل زانکه چون من دیگری را دل حزین گردد
سواد دیده را مردم تو بودی کی بود یارب
که این ویرانه یک بار دگر مردم نشین گردد
پس از عمری دمی خوش گر برآید از دلم بی تو
به لب ناآمده در سینه آه آتشین گردد
ازان شیرین زبان هر شب جدا تا روز می سوزم
چو آن مومی که محروم از وصال انگبین گردد
به قد هر که برد تیغ هجران خلعت دردی
سرشک لعل من آن را طراز آستین گردد
ازان گم گشته در زیر زمین جامی کجا یابد
نشان گر فی المثل گرد همه روی زمین گردد

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

نمی خواهم که با من هیچ یاری همنشین گردد
که می ترسم دلش ز اندوه من اندوهگین گردد
هوش مصنوعی: من دوست ندارم که هیچ کس با من باشد، چون نگرانم که ناراحتی من باعث غمگینی او شود.
چو اندوه دل محزون من تسکین نمی یابد
چه حاصل زانکه چون من دیگری را دل حزین گردد
هوش مصنوعی: وقتی که غم دل من آرام نمی‌گیرد، چه فایده دارد از این که کسی دیگری هم دلش گرفته است؟
سواد دیده را مردم تو بودی کی بود یارب
که این ویرانه یک بار دگر مردم نشین گردد
هوش مصنوعی: ای یار، کیست که این ویرانه دوباره به زندگی و رونق بازگردد و مردم دوباره در آنجا سکونت کنند؟ در اینجا، حسرت و آرزوی بازگشت به روزهای خوب گذشته و سرزنده شدن دوباره مکان مورد نظر به تصویر کشیده شده است.
پس از عمری دمی خوش گر برآید از دلم بی تو
به لب ناآمده در سینه آه آتشین گردد
هوش مصنوعی: بعد از سال‌ها زندگی، اگر لحظه‌ای خوشی از دلم بدون تو بیرون بیاید، دلم آتشین و پر از آه خواهد شد.
ازان شیرین زبان هر شب جدا تا روز می سوزم
چو آن مومی که محروم از وصال انگبین گردد
هوش مصنوعی: هر شب از آن گوینده شیرین‌زبان جدا می‌شوم و تا روز می‌سوزم؛ مانند مومی که از وصال عسل محروم است.
به قد هر که برد تیغ هجران خلعت دردی
سرشک لعل من آن را طراز آستین گردد
هوش مصنوعی: به اندازه طولانی‌ بودن یا تلخی جدایی هر کس، درد و غمی را تجربه می‌کند که این درد به مانند زیور و جلوه‌ای از عشق و احساسات عمیق او است. این غم و درد مانند دختری زیباست که در آستین او نمایان می‌شود.
ازان گم گشته در زیر زمین جامی کجا یابد
نشان گر فی المثل گرد همه روی زمین گردد
هوش مصنوعی: این بند به دلیلی اشاره دارد که اگر چیزی در عمق زمین گم شده باشد، یافتن آن بسیار سخت و دشوار است. به طور مشابه، اگر آدمی به دنبال نشانه‌ای باشد که در تمام سطح زمین پخش شده، دست‌یابی به آن نیاز به جست‌وجوی گسترده و تلاش زیادی دارد. به عبارت دیگر، برای پیدا کردن چیزهایی که به شدت در میان دیگران گم شده‌اند، نیاز به دقت و صبر بسیار است.