شمارهٔ ۳۵۵
بازم کمند شوق به سوی تو میکشد
خاطر به خدمت سگ کوی تو میکشد
دل کو دو اسپه از غم خوبان همیگریخت
عشقش عنان گرفته به سوی تو میکشد
بوی تو یافت از گل نورسته باغبان
چندین جفای خار به بوی تو میکشد
تهمت چه بر زمانه نهد دل به جور و کین
کاینها همه ز تندی خوی تو میکشد
از جعد حلقهحلقهٔ سنبل مرا چه سود
چون خاطرم به حلقه موی تو میکشد
بس پیر خلقه پوش که در دور لعل تو
از سر نهاده زهد سبوی تو میکشد
آشفته بلبلیست جدا از بهار و باغ
جامی که ناله بیگل روی تو میکشد
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
بازم کمند شوق به سوی تو میکشد
خاطر به خدمت سگ کوی تو میکشد
هوش مصنوعی: باز هم اشتیاق و تمایل به سمت تو دل را میکشد، مانند سگی که به خدمت در دامان تو میشتابد.
دل کو دو اسپه از غم خوبان همیگریخت
عشقش عنان گرفته به سوی تو میکشد
هوش مصنوعی: دل که از شدت غمهای محبوبان میگریزد، عشقش با قدرت و به سوی تو هدایتشان میکند.
بوی تو یافت از گل نورسته باغبان
چندین جفای خار به بوی تو میکشد
هوش مصنوعی: باغبان بویی از گل تازهزینه گرفته و به خاطر این بوی خوش از خارها و زخمهای گذشتهاش یاد میکند.
تهمت چه بر زمانه نهد دل به جور و کین
کاینها همه ز تندی خوی تو میکشد
هوش مصنوعی: دل به درد و کینه خود نسبت به زمانه چه میبندد، در حالی که همه این مشکلات ناشی از شدت گرفتاریهای خود توست.
از جعد حلقهحلقهٔ سنبل مرا چه سود
چون خاطرم به حلقه موی تو میکشد
هوش مصنوعی: زیباییهای ظاهری و جذابیتهای دنیا هیچ ارزشی برای من ندارند، زیرا افکار و یادهایم همیشه به یاد موی تو و زیباییات میرود.
بس پیر خلقه پوش که در دور لعل تو
از سر نهاده زهد سبوی تو میکشد
هوش مصنوعی: بسیاری از مردم با زهد و دیانت، به خاطر عشق به تو از زندگی خود دست کشیدهاند و به محبت تو دل بستهاند.
آشفته بلبلیست جدا از بهار و باغ
جامی که ناله بیگل روی تو میکشد
هوش مصنوعی: بلبل، بیخبر از زیباییهای بهار و باغ، نالهای سر میدهد که نشان از گریستنش به خاطر غیاب گل روی توست.