گنجور

شمارهٔ ۳۴۵

باز خون دلم از دیده روان خواهد شد
چشمم از هر مژه خونابه فشان خواهد شد
هست مقصود دلت آنکه بمیرم ز غمت
هر چه مقصود دل توست چنان خواهد شد
بس که خونین کفنان داغ تو بر دل رفتند
همه صحرای عدم لاله ستان خواهد شد
دید در کودکیت پیری و گفت این روزی
فتنه عالم و آشوب جهان خواهد شد
شکل بالا بنما گرچه شب تنهایی
در دلم ناوک و در سینه سنان خواهد شد
خون من جای دگر ریز که چون در کویت
کشته افتم همه را بر تو گمان خواهد شد
هر که دید از رخ تو خرم و خوش جامی را
گفت کین پیر دگرباره جوان خواهد شد

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

باز خون دلم از دیده روان خواهد شد
چشمم از هر مژه خونابه فشان خواهد شد
هوش مصنوعی: دوباره اشک‌های دل من از چشمانم جاری خواهد شد و از هر مژه‌ام خونابه‌ای خواهد ریخت.
هست مقصود دلت آنکه بمیرم ز غمت
هر چه مقصود دل توست چنان خواهد شد
هوش مصنوعی: مقصود دل تو این است که از غمت بمیرم و هر چیزی که در دل تو باشد، همانطور خواهد شد.
بس که خونین کفنان داغ تو بر دل رفتند
همه صحرای عدم لاله ستان خواهد شد
هوش مصنوعی: به دلیل شدت عشق و فراق تو، افرادی که به عشق تو خونین کفن شده‌اند، همه به حالت داغ و اندوه بر دل دارند. به همین خاطر، سرزمین عدم به جای گل‌های تازه و زیبا، پر از لاله‌های داغ و دردناک خواهد شد.
دید در کودکیت پیری و گفت این روزی
فتنه عالم و آشوب جهان خواهد شد
هوش مصنوعی: در دوره کودکی‌ات، نشانه‌هایی از پیری را مشاهده کردی و آن گفت که روزی دنیا دچار آشوب و فتنه خواهد شد.
شکل بالا بنما گرچه شب تنهایی
در دلم ناوک و در سینه سنان خواهد شد
هوش مصنوعی: اگرچه شب تنهایی در دل من تیر و کمان خواهد شد، اما از تو خواهش می‌کنم که زیبایی خود را به نمایش بگذاری.
خون من جای دگر ریز که چون در کویت
کشته افتم همه را بر تو گمان خواهد شد
هوش مصنوعی: خون من را در جایی دیگر بریز، زیرا وقتی که در کوی تو کشته شوم، همه به تو شک خواهند کرد.
هر که دید از رخ تو خرم و خوش جامی را
گفت کین پیر دگرباره جوان خواهد شد
هوش مصنوعی: هر کسی که زیبایی و شادابی تو را ببیند، می‌گوید که این پیرمرد دوباره جوان می‌شود.