گنجور

شمارهٔ ۳۱۷

چو ترکش بسته از راه آن سوار نازنین آید
مرا تیر بلا بر سینه اندوهگین آید
بلا گویند می آید ز بالا راست است آری
بلای جان من اینک ازان بالای زین آید
گهی کاید چنین خندان و خوش خلقی شود کشته
معاذالله اگر ناگاه بر آهنگ کین آید
چو از توسن همی آیی فرو بر چشم من نه پا
دریغ آید مرا کان پای نازک بر زمین آید
به هر ناوک که سوی بیدلان اندازی از غمزه
مرا صد رخنه در جان صد خلل در کار دین آید
نهانی با تو رازی داشتم اکنون که فرصت شد
چه می آید رقیب رو سیه یارب همین آید
ز بی خوابی شبها اینچنین کامد به جان جامی
چه خوش باشد که آن بد روز را خواب پسین آید

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

چو ترکش بسته از راه آن سوار نازنین آید
مرا تیر بلا بر سینه اندوهگین آید
هوش مصنوعی: وقتی که تیرکی از کمان آن سوار محبوب شلیک می‌شود، به قلب پر از غم و اندوهم می‌خورد.
بلا گویند می آید ز بالا راست است آری
بلای جان من اینک ازان بالای زین آید
هوش مصنوعی: بلا از بالا می‌آید و درست است که دردسر من اکنون از آن بالا می‌آید.
گهی کاید چنین خندان و خوش خلقی شود کشته
معاذالله اگر ناگاه بر آهنگ کین آید
هوش مصنوعی: گاهی اوقات یک شخص با خنده و خوشرویی ظاهر می‌شود، اما ناگهان ممکن است دچار تغییر شود و به سمت انتقام و خشونت برود.
چو از توسن همی آیی فرو بر چشم من نه پا
دریغ آید مرا کان پای نازک بر زمین آید
هوش مصنوعی: وقتی از اسب خود پایین می‌آیی، به چشمان من نگاه کن و نگذار که پای تو بر زمین بیفتد، زیرا پاهای لطیف و نازکت برای زمین نامناسب است.
به هر ناوک که سوی بیدلان اندازی از غمزه
مرا صد رخنه در جان صد خلل در کار دین آید
هوش مصنوعی: هر بار که چشمان پر از ناز و غمزه‌ات را به سمت عاشقان بی‌خبر می‌افکنی، دل من با هر نگاهت از غم و درد پر می‌شود و در ایمان و زندگی‌ام اختلال و آسیب وارد می‌شود.
نهانی با تو رازی داشتم اکنون که فرصت شد
چه می آید رقیب رو سیه یارب همین آید
هوش مصنوعی: من یک رازی از تو رازی داشتم که به‌صورت پنهانی با تو در میان گذاشتم، اما حالا که زمان مناسبی برای گفتن آن رسیده، آیا رقیب نادان و شرمنده نیز در این میان خواهد بود؟
ز بی خوابی شبها اینچنین کامد به جان جامی
چه خوش باشد که آن بد روز را خواب پسین آید
هوش مصنوعی: از بی‌خوابی شب‌ها چنین به جانم می‌رسد که نوشیدنی‌ای که می‌نوشم، چقدر خوشایند است، زیرا خواب آخر آن روز سخت را به یاد می‌آورم.