شمارهٔ ۳۰۰
تا کی آن شوخ مرا بیند و نادیده کند
بشنود ناله زار من و نشنیده کند
چون بگریم بر او فاش ز من پنهانی
در رقیبان نگرد خنده دزدیده کند
بر زمینی که شود دیده نشان قدمش
هر که اهل نظر آنجا قدم از دیده کند
من ندارم گله ای زان کله شانه زده
هر چه با من کند آن طره ژولیده کند
بر خراشیده دلم گو مگذر زانکه مباد
کش خراش دل من پای خراشیده کند
پرده زاهد سالوس برانداخته باد
با بتان چند نظربازی پوشیده کند
جامی از یار پسندیده چه رنجی حاشا
کان پسندیده به جز کار پسندیده کند
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
تا کی آن شوخ مرا بیند و نادیده کند
بشنود ناله زار من و نشنیده کند
هوش مصنوعی: مدتهاست که آن محبوب بازیگوش من را میبیند ولی بیتوجهی میکند. صدای ناله و شکایت من را میشنود اما به آن گوش نمیدهد.
چون بگریم بر او فاش ز من پنهانی
در رقیبان نگرد خنده دزدیده کند
هوش مصنوعی: وقتی که من بر او گریه میکنم، دیگران به راحتی متوجه احساسات پنهانی من نمیشوند و از این وضعیت بهرهبرداری نمیکنند.
بر زمینی که شود دیده نشان قدمش
هر که اهل نظر آنجا قدم از دیده کند
هوش مصنوعی: هر کسی که دیدگاه و فهم درستی داشته باشد، اگر در جایی قدم بگذارد که نشانههای حضور معشوق دیده شود، میتواند با بصیرت خود به اهمیت و زیبایی آن مکان پی ببرد.
من ندارم گله ای زان کله شانه زده
هر چه با من کند آن طره ژولیده کند
هوش مصنوعی: من از کسانی که به من آسیب میزنند، هیچ شکایتی ندارم. هر چه که با من کنند، موهای پریشان او نشاندهنده دلخوشی من است.
بر خراشیده دلم گو مگذر زانکه مباد
کش خراش دل من پای خراشیده کند
هوش مصنوعی: به دل زخمخوردهام توجه نکن، زیرا اگر این زخمها را نادیده بگیری، ممکن است که دوباره زخمهای بیشتری به دل من وارد شود.
پرده زاهد سالوس برانداخته باد
با بتان چند نظربازی پوشیده کند
هوش مصنوعی: اوضاع زاهد ریاکار به هم ریخته است و او باید با چند بت عشق و زیبایی که پنهانی در دل دارد، بازی کند.
جامی از یار پسندیده چه رنجی حاشا
کان پسندیده به جز کار پسندیده کند
هوش مصنوعی: اگر جامی از محبوبم بگیرم، چه دردی دارد، زیرا او هرگز جز کار نیکو انجام نمیدهد.