گنجور

شمارهٔ ۲۹۶

وه که آن سلطان به مظلومان نگاهی هم نکرد
وز تکبر گوش سوی دادخواهی هم نکرد
بهر پابوسی به راهش سالها بودیم خاک
هرگز آن بدخو گذر بر خاک راهی هم نکرد
دل که می زد لاف صبر از ماه رویش سالها
کی تواند صبر ازو سالی که ماهی هم نکرد
هر که با روی چو زر گشت از گدایان درش
مایل مالی نشد پروای جاهی هم نکرد
کیست عاشق بیدلی کز تیر باران جفا
خورد صد زخم بلا بر جان و آهی هم نکرد
بر در و دیوار خود نگذاشت سایم روی زرد
آه کز من اعتبار برگ کاهی هم نکرد
من ندانم کز چه شد جامی چنین بی آبروی
گرچه از وی نامد احسانی گناهی هم نکرد

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

وه که آن سلطان به مظلومان نگاهی هم نکرد
وز تکبر گوش سوی دادخواهی هم نکرد
هوش مصنوعی: وای بر آن پادشاه که حتی نگاهی به مظلومان نکرد و به خاطر تکبر، صدای دادخواهی را هم نشنید.
بهر پابوسی به راهش سالها بودیم خاک
هرگز آن بدخو گذر بر خاک راهی هم نکرد
هوش مصنوعی: ما سال‌ها برای دیدن او به راهش رفتیم، ولی آن بدخلق هرگز بر خاک پایی نگذاشت.
دل که می زد لاف صبر از ماه رویش سالها
کی تواند صبر ازو سالی که ماهی هم نکرد
هوش مصنوعی: دل که موقعی که از زیبایی محبوبش دم می‌زد و از صبوری خود سخن می‌گفت، حالا چگونه می‌تواند سال‌ها صبر کند؟ خصوصاً زمانی که خود او هم هیچ توجهی به دل ندارد و در واقع یک سال هم برای او ارزش قائل نیست.
هر که با روی چو زر گشت از گدایان درش
مایل مالی نشد پروای جاهی هم نکرد
هوش مصنوعی: هر کسی که با چهره‌ای زیبا و جذاب مانند طلا به دیگران نگاه کند، هرگز به مال و ثروت گدایان توجهی نخواهد داشت و از مقام و جایگاه اجتماعی هم هیچ نگرانی نخواهد داشت.
کیست عاشق بیدلی کز تیر باران جفا
خورد صد زخم بلا بر جان و آهی هم نکرد
هوش مصنوعی: کیست که در عشق به حدی بی‌خود شده که از تیرهای بی‌رحمی جفا زخم‌های زیاد بر تنش خورده و حتی یک آه هم نکشیده است؟
بر در و دیوار خود نگذاشت سایم روی زرد
آه کز من اعتبار برگ کاهی هم نکرد
هوش مصنوعی: من هیچ‌گونه نشانه‌ای از خودم بر دیوار و درب جا نگذاشتم، و این‌که با چهره‌ای رنگ‌پریده احساس ندامت کنم، حتی ارزش یک برگ کاه را هم نداشت.
من ندانم کز چه شد جامی چنین بی آبروی
گرچه از وی نامد احسانی گناهی هم نکرد
هوش مصنوعی: من نمی‌دانم چرا این جام این‌قدر بی‌آبرو است، گرچه از او خیری نرسیده و هیچ گناهی هم نکرده است.