گنجور

شمارهٔ ۲۹۲

شبی به سوی تو از دیده پای خواهم کرد
بر آستان تو دزدیده جای خواهم کرد
به رسم سجده جبین را به خاک مقدم تو
برای دیده خود سرمه سای خواهم کرد
درین سرا به غمت خو گرفته ام بفرست
غمی که زاد ره آن سرای خواهم کرد
به هر طرف که روی در قفای محمل تو
به ناله هم نفسی با درای خواهم کرد
فزود محنتم از دل به داغ فرقت تو
سزای این دل محنت فزای خواهم کرد
به بنده بوسی ازان لب حواله کن ور نی
حواله لب تو با خدای خواهم کرد
درآ به میکده جامی که حل مشکل عشق
به جام باده مشکل گشای خواهم کرد

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

شبی به سوی تو از دیده پای خواهم کرد
بر آستان تو دزدیده جای خواهم کرد
هوش مصنوعی: شبی به سمت تو نگاه می‌کنم و به آرامی در نزدیکی تو قرار می‌گیرم.
به رسم سجده جبین را به خاک مقدم تو
برای دیده خود سرمه سای خواهم کرد
هوش مصنوعی: من پیشانی‌ام را برای سجده در برابر تو بر خاک گذاشته و برای زیباتر کردن چشم‌هایم از خاک قدومت سرمه خواهم ساخت.
درین سرا به غمت خو گرفته ام بفرست
غمی که زاد ره آن سرای خواهم کرد
هوش مصنوعی: در این خانه به خاطر غم تو عادت کرده‌ام و حالا بفرست غمی دیگر که به آن راه نیاز دارم.
به هر طرف که روی در قفای محمل تو
به ناله هم نفسی با درای خواهم کرد
هوش مصنوعی: هر جا که روی، من در پی تو هستم و با صدای ناله و اندوهی که دارم، احساس تنهایی و دلتنگی‌ام را بیان می‌کنم.
فزود محنتم از دل به داغ فرقت تو
سزای این دل محنت فزای خواهم کرد
هوش مصنوعی: افزایش درد و رنج من از جدایی تو به خاطر این دل، سزاورش این است که بیشتر رنج بکشد.
به بنده بوسی ازان لب حواله کن ور نی
حواله لب تو با خدای خواهم کرد
هوش مصنوعی: اگر به من از آن لب زیبا بوسی بدهی، خوب است؛ وگرنه من لب تو را به خدا واگذار می‌کنم.
درآ به میکده جامی که حل مشکل عشق
به جام باده مشکل گشای خواهم کرد
هوش مصنوعی: وارد میخانه شو و جامی بگیر که با نوشیدن آن، مشکلات عشق را حل خواهم کرد.