شمارهٔ ۲۹۰
وه که آن ترک پری پیکر مرا دیوانه کرد
آشنا ناگشته از عقل و خرد بیگانه کرد
هر مسلمانی که شکل آن بت بدکیش دید
پشت بر محراب و مسجد روی بر بتخانه کرد
آن که هر جا قصه لیلی و مجنون خواندی
چون شنید احوال ما را ترک آن افسانه کرد
این همه مستی و بیهوشی نه حد باده بود
با حریفان هر چه کرد آن نرگس مستانه کرد
عشق گنج آمد دل بی خان و مان ویرانه ای
آن چنان گنجی کجا منزل درین ویرانه کرد
جان ز شوق عارض و خالش فرود آمد به تن
مرغ را مایل به پستی ذوق آب و دانه کرد
جامیا با دردی درد بلا می باش خوش
چون تو را ساقی عشق این باده در پیمانه کرد
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
وه که آن ترک پری پیکر مرا دیوانه کرد
آشنا ناگشته از عقل و خرد بیگانه کرد
هوش مصنوعی: ای کاش آن دختر زیبا و دلربا مرا دیوانه کرد، و به خاطر او از عقل و خرد خود بیخبر و غافل شدم.
هر مسلمانی که شکل آن بت بدکیش دید
پشت بر محراب و مسجد روی بر بتخانه کرد
هوش مصنوعی: هر مسلمان که به آن بت بدکیش نگاه کرد، پشت به محراب و مسجد کرده و به سوی بتخانه رفت.
آن که هر جا قصه لیلی و مجنون خواندی
چون شنید احوال ما را ترک آن افسانه کرد
هوش مصنوعی: کسی که در هر کجا داستان لیلی و مجنون را شنیده است، وقتی احوال ما را میشنود، داستان آن دو را فراموش میکند.
این همه مستی و بیهوشی نه حد باده بود
با حریفان هر چه کرد آن نرگس مستانه کرد
هوش مصنوعی: این میزان حال و بیخودی که در من احساس میشود، ناشی از شراب نیست. هر چه در جمع دوستان و همراهان گذشت، آن چشمان seductive و مستانه تأثیرگذار بود.
عشق گنج آمد دل بی خان و مان ویرانه ای
آن چنان گنجی کجا منزل درین ویرانه کرد
هوش مصنوعی: عشق به مانند یک گنج با ارزش است که دل بیخانمان و خراب شدهای را پر میکند. این گنج به قدری بزرگ و بینظیر است که نمیتوان در این ویرانه برایش جایی پیدا کرد.
جان ز شوق عارض و خالش فرود آمد به تن
مرغ را مایل به پستی ذوق آب و دانه کرد
هوش مصنوعی: از شوق زیبایی چهره و چال، جان من پایین آمد و مثل پرندهای که به زمین میافتد، به دلم رغبت آب و دانه پیدا شد.
جامیا با دردی درد بلا می باش خوش
چون تو را ساقی عشق این باده در پیمانه کرد
هوش مصنوعی: ای دل، در این زمان که به درد و رنج گرفتار هستی، خوشبخت باش؛ زیرا ساقی عشق تو را با این شراب در پیاله پر کرده است.