گنجور

شمارهٔ ۲۶۱

ما خسته خاطریم و دل افگار و دردمند
زان یار جنگجوی و نگار جفاپسند
ای ناچشیده چاشنی درد بیدلان
از حال ما بترس و بر احوال ما مخند
می کرد جا به خاطر ما پند پیش ازین
اکنون که بند عشق قوی شد چه جای پند
ما را میان اهل وفا عشق برکشید
هر جا که می رویم به عشقیم سربلند
بستم به خاکبوس درش رشته امید
بر کاخ عرش می فکند همتم کمند
بس نازک است خاطر رندان درد نوش
ای زاهد فسرده دل ابرام تا به چند
جامی ز نقشها سوی بی نقش راه برد
خود را به نقش بست بر آن شاه نقشبند

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ما خسته خاطریم و دل افگار و دردمند
زان یار جنگجوی و نگار جفاپسند
هوش مصنوعی: ما از یاد و خاطره آن یار پرخاشگر و معشوقه بی‌رحم، خسته و دلگیر و پر درد هستیم.
ای ناچشیده چاشنی درد بیدلان
از حال ما بترس و بر احوال ما مخند
هوش مصنوعی: ای کسی که طعم تلخ درد عاشقان را نچشیده‌ای، از وضعیت ما بترس و به حال ما نخرند.
می کرد جا به خاطر ما پند پیش ازین
اکنون که بند عشق قوی شد چه جای پند
هوش مصنوعی: او پیش از این برای ما نصیحت می‌کرد، اما اکنون که عشق به شدت در دل ما جای گرفته، دیگر نصیحت چه معنایی دارد؟
ما را میان اهل وفا عشق برکشید
هر جا که می رویم به عشقیم سربلند
هوش مصنوعی: ما را میان افراد وفادار، عشق به اوج رساند و هر جا که برویم، با عشق با افتخار حاضر هستیم.
بستم به خاکبوس درش رشته امید
بر کاخ عرش می فکند همتم کمند
هوش مصنوعی: به خاطر آرزوهایم، به درب خانه‌ای که در آن زندگی می‌کنم، چنگ انداختم و با کوشش خود، امیدم را به بلندای آسمان‌ها می‌دهم.
بس نازک است خاطر رندان درد نوش
ای زاهد فسرده دل ابرام تا به چند
هوش مصنوعی: دل رندان بسیار حساس و آسیب‌پذیر است، ای زاهدی که دل‌تنگ و بی‌انگیزه‌ای، تا کی می‌خواهی این حال را تحمل کنی؟
جامی ز نقشها سوی بی نقش راه برد
خود را به نقش بست بر آن شاه نقشبند
هوش مصنوعی: لباسی که نقش و نگار دارد، شما را به دنیایی بدون نقش و سر و صدا می‌برد. خود را در تصویر زیبای آن پادشاهی که هنرمند نقاش است، پیدا کن.