گنجور

شمارهٔ ۲۵۹

رخش همت تند و ملک فقر را میدان فراخ
نیست از شرط ره آسودن درین فرسوده کاخ
شبوه نازکدلان نبود سلوک راه فقر
سخت دشوار است بار شیشه و ره سنگلاخ
نیست ممکن ترک فقر از من که در عهد ازل
بسته ام با فقر عهدی مستحیل الانفساخ
بهر آوازی ز کوس فقر یا آوازه ای
گوش جان دارد دلم بر روزن کاخ صماخ
هر چه داری چون شکوفه برفشان زیرا که سنگ
بهر میوه می خورد از دست مشتی سفله شاخ
هر دم از عمر گرامی هست گنجی بی بدل
می رود گنجی چنین هر لحظه بر باد آخ آخ
تنگنای شهر صورت نیست جامی جای تو
سوی معنی رو که هست آن ملک را میدان فراخ

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

رخش همت تند و ملک فقر را میدان فراخ
نیست از شرط ره آسودن درین فرسوده کاخ
هوش مصنوعی: با تلاش و اراده قوی، فقر و تنگدستی جایی در زندگی انسان ندارند. برای رسیدن به آرامش و آسایش، نمی‌توان در این کاخ کهنه و بی‌حاصل نشست و انتظار داشت که همه چیز به راحتی به دست آید.
شبوه نازکدلان نبود سلوک راه فقر
سخت دشوار است بار شیشه و ره سنگلاخ
هوش مصنوعی: در دل شب، نازکدلانی که در راه فقر قدم می‌زنند، به سختی می‌توانند مسیر را ادامه دهند. بارشان سبک نیست و راهی که در پیش دارند پر از سنگلاخ و دشواری است.
نیست ممکن ترک فقر از من که در عهد ازل
بسته ام با فقر عهدی مستحیل الانفساخ
هوش مصنوعی: ترک فقر برای من ممکن نیست، زیرا در ازل با فقر پیمانی بسته‌ام که هیچ‌گاه نمی‌توان آن را نقض کرد.
بهر آوازی ز کوس فقر یا آوازه ای
گوش جان دارد دلم بر روزن کاخ صماخ
هوش مصنوعی: دل من به صدا و نواهایی که از احساس فقر برمی‌خیزد، توجهی عمیق دارد و با اشتیاق به دنبال شنیدن آن است؛ به‌طوری که حتی در کنار کاخ‌های بزرگ و مجلل، احساسات و آوازهای واقعی و ساده را حس می‌کند.
هر چه داری چون شکوفه برفشان زیرا که سنگ
بهر میوه می خورد از دست مشتی سفله شاخ
هوش مصنوعی: هر آنچه داری و به دست آورده‌ای، مانند شکوفه‌هایی است که برف بر آن نشسته است، یعنی زودگذر و ناپایدار است. چراکه سنگ برای میوه‌هایش، تنها به دست کسانی که شایستگی ندارند، آسیب می‌بیند.
هر دم از عمر گرامی هست گنجی بی بدل
می رود گنجی چنین هر لحظه بر باد آخ آخ
هوش مصنوعی: هر لحظه از عمر گران‌بهای ما، گنجی بی‌نظیر را از دست می‌دهیم. این گنجینگی که در هر لحظه وجود دارد، به سرعت در حال از بین رفتن است و این موضوع دل را به درد می‌آورد.
تنگنای شهر صورت نیست جامی جای تو
سوی معنی رو که هست آن ملک را میدان فراخ
هوش مصنوعی: در شهر، محدودیت‌ها و ظواهر دنیوی نمی‌توانند جایگاه واقعی تو را تعیین کنند. به‌جای توجه به این ظاهرها، به سوی حقیقت و معنا برو، چراکه آن حقیقت و ملکوت فضای وسیع‌تری دارد که می‌توانی در آن رشد کنی و آزاد باشی.